ادب در تعالیم قرآن و سنت

مشخصات :

مقطع و رشته تحصیلی : كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
مرکز آموزشی : دانشكده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران
سال دفاع : 1372

چکیده :

(۱۰)
ادب در تعالیم قرآن و سنّت

محمّدرضا غفورى

كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
دانشكده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران
استاد راهنما: حجةالاسلام على حجّتى كرمانى
۱۳۷۲
۲۳۲ص، دست‏نویس

بحثى كه نگارنده در صدد بیان و توضیح آن است و یك بحث اخلاقى است، این كه اگر شخص از سرِ هدایت‏ یابى و یقین و ایمان، و با اندیشه ‏اى خاص در قرآن بنگرد، بسیارى از آیات و سوره ‏ها را مى ‏یابد كه او را در رسیدن به اهداف بلند و متعالى مورد نظرش یارى مى‏ رسانند. زمینه اصلى بحث و اصول آن را مرحوم علّامه طباطبایى در تفسیر المیزان، در ذیل آیه ۱۱۱ سوره مائده آورده و بیشتر بر ادب انبیا، تأكید نموده است. همین، محور بحث قرار گرفته كه بسیارى از ارزش‏ها و فضایل اخلاقى برپایه و مبناى ادب است. لذا مى‏گوییم: ادبِ ظرافت، عمل، گفتار، بیان و...، و به تعبیر دیگر، بهترین صورت و قالبى است كه این فضایل در آن تحقّق مى‏یابند و بر این اساس، ادب اخلاقى را جایگاهى خاص و برتر در بین دیگر فضایل قرار داده‏اند. مباحث این پایان‏نامه، در دو بخش كلّى تدوین شده است: مباحث كلّى ادب و اخلاقیات، و مصادیق این مبحث از زندگى پیامبران و سیره آنان در زمینه آداب. نویسنده، این مباحث را در یك مقدّمه و چهارفصل توضیح مى‏دهد. وى در فصل اوّل، نخست به تعریف اخلاق و بیان ریشه كلّى اخلاق و مترادفات آن پرداخته و سپس، تعریف ادب از قول لغویان و ادبا و وجه ارتباط و نسبت ادب با اخلاق را روشن كرده است. البته شواهدى كه نویسنده مى‏آورد، شامل هر دو زمینه مى‏شود. فصل دوم، در بیان ویژگى ادب قرآنى است. نگارنده، در توضیح این مطلب، مسئله اعجاز بودن قرآن را مطرح ساخته و از این دیدگاه، الگودهى قرآن را از معجزات آن شمرده و بهترین الگوى اخلاقى براى بشر معرّفى نموده است. به اعتقاد نویسنده، اگر كتاب خدا اعجاز نبود، این قدرت رسوخ را در نفس بشر نداشت. همچنین قرآن، قانونى تغییرناپذیر است. فصل سوم، در باب آداب و ویژگى‏هاى مؤمنان در قرآن است. این فصل نیز از بخش‏هایى چون: آداب فردى و شخصى، آداب اجتماعى و معاشرتى، بحثى مستقل در باب ادب سلام و تحیت، و ادب در برابر پیامبر اسلام و والدین، تشكیل شده است. نگارنده، در این فصل، از احادیث شمارنده ویژگى‏هاى مؤمن، استفاده نموده و سپس، شرح این احادیث را از قول بزرگانى چون علّامه مجلسى، بیان كرده است. نویسنده، در فصل چهارم به معرّفى الگوهاى نمونه (مانند انبیاى الهى یاد شده در قرآن كریم) پرداخته و ضمن آوردن مثال‏هایى از آیات قرآن، ادب انبیاى الهى در قرآن كریم را محور این بحث قرار داده است. شایان ذكر است كه نویسنده، در بیان این قضایا، ملاحظه كلّیت بحث را نموده و ادب انبیا را از هر دو جنبه فردى و اجتماعى، بررسى كرده و در پایان، ذكر هر قضیه، اثر رفتارى آن پیامبر را در جامعه عنوان نموده است.

کلیدواژگان :