تحلیلی درباره سیر تاریخی عزاداری امام حسین علیه السلام - صفحه 45

ميان آيين هاى بومى و ملّى نيز كشانده شد و آيينى ملّى ـ مذهبى را رقم زد . آيين سوگوارى ، از حوزه جغرافيايى ايران به مناطق ديگر نيز نفوذ كرد ۱ و براى مثال ، در ميان شيعيان هند ، رواج يافت و در آن جا به گونه اى شگفت ، رنگ و بوى محلّى به خود گرفت و سپس همپاى مهاجران هندى ، به كشورهايى چون اندونزى و حتّى كشورهاى امريكاى مركزى انتقال يافت .
اكنون ، فهرستى از شيوه هاى رايج عزادارى در پايتخت صفوى را ـ كه در سفرنامه ها و تأليفات آن دوران ، انعكاس يافته است ـ ، مى آوريم : ۲

1.نقل تاريخ جالبى از سفرنامه محمّد ربيع بن محمّد ابراهيم (سفير دولت صفوى در كشور سيام ، ? واقع در منطقه هندوچين كنونى) ـ كه به سفينه سليمانى معروف شده است ـ مى تواند يكى از مصاديق اين ادّعا باشد. كشور سيام كه امروزه بخشى از خاك تايلند به شمار مى آيد ، در اثر نفوذ تجّار ايرانى در حاكميت آن ، در رقابت هاى محلّى با ديگر حكومت ها ، معمولاً از دولت ايران كمك مى گرفت و روابط خيلى خوبى با دولت صفوى داشت . جناب سفير كه در عصر شاه سليمان به اين كشور سفر كرده ، در خاطرات سفر خود به اين ديار، به موضوع عزادارى محرّم در آن جا چنين اشاره مى كند : «محرّم سنه ۱۰۹۸ رسيد و اين پادشاه (پادشاه سيام) در بدو حال كه به مسند فرمان فرمايى آن ولايت به دستْ يارى مردم ايران ـ كه به مراسم تعزيه ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام مشغول مى بوده اند به نحوى كه به زودى به عرض خواهد رسانيد ـ نشسته ، مقرّر داشته بود كه هر سال ، مردم مغوليه (مردم مناطق هندوچين و كشور سيام) به رويّه و كيش خويش ، تعزيه دارند و در جنب خانه خود ، حسب الصلاح مرحوم آقا محمّد ، بت خانه شكسته ، مسجدى و فضايى ساخته و مقرّر داشته فرش و اسباب و شربت و شمع با چراغ و مايحتاجى كه در كار باشد ، با مبلغ نقد از سركار هر سال به ايشان بدهند و در اين سال ، به طريق اُولى در آن باب ، قدغن و اهتمام فرموده بود . لهذا مردم ايران [مقيم در آن ديار ]به تعزيه مشغول گرديدند و اين بندگان را هر روز ، تكليف كرده ، به آن مسجد مى بردند و خطيب بر منبر رفته و لعن بر بت پرستان و كافران ، به آواز بلند مى كرد و در سنوات سابقه خود ، در شب ها بر روى فيل ، سواره مى ايستاد و سير و تماشا مى كرد و به نوعى كه رسمى است ديرين و قاعده هايى است متين در اوّل و آخر ، فاتحه سلامت پيشواى دنيا و دين ، ولى نعمت حقيقى ، و استفنا و استعدام دشمنان اهل بيت را خوانده و بعد از آن فاتحه ، در باب استهداى او مى خوانند (سفينه سليمانى : ص ۷۴ ـ ۷۵) .

2.مى توان گفت آداب و شيوه هاى رايج پايتخت ، دليلى بر تنوّع شيوه ها در ديگر نقاط است ، هر چند ممكن است برخى ازآنها فقط ويژه پايتخت باشند .

صفحه از 49