مهدويّت و جهانى شدن - صفحه 10

اين طرز تفكر همچنين مى‏تواند به انكار آفرينش جهان و انسان توسّط خداوند بينجامد۱ و از هر گونه معنويتى به دور است و تنها نگاه مادى‏گرايانه به همه چيز دارد. بديهى است اين مبنا با مبناى معرفت‏شناختى انديشه دينى و اسلامى سر سازگارى ندارد. در نگاه اسلام، انسان و جهان مخلوق خداوند سبحان است. خداوند مجموعه‏اى از احكام و دستورها را براى انسان، بر اساس مصالح و مفاسد آنها وضع كرده است؛ چون او بهتر از خود انسان از مصالح و مفاسدش مطلع است. حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام نيز بر اساس خدامحورى استوار است كه هم به امور مادّى توجّه دارد و هم به مسائل معنوى.

2. سكولاريسم (جداانگارى دين از سياست و زندگى اجتماعى)

غربى‏ها بر جدايى دين از سياست و زندگى اجتماعى پاى مى‏فشارند. در حالى كه مهدويّت اسلامى مبتنى بر پيوند دين و سياست است. پيام اسلام منحصر به زندگى فردى نيست؛ بلكه شامل زندگى اجتماعى و سياسى نيز مى‏شود. پس اين مبناى جهانى‏سازى غربى هم با آموزه مهدويّت سازگارى ندارد. دين در فرهنگ اسلامى هرگز از سياست جدايى‏پذير نيست. انبيا و اوصياى الهى در طول تاريخ علاوه بر اصلاح زندگى فردى مردم، مأمور اصلاح زندگى اجتماعى و اقامه عدل و برانداختن ظلم نيز بوده‏اند. جدايى دين از سياست موجب خلأ معنوى و گرفتارى‏هاى انسان شده است حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام حكومتى دينى است كه احكام الهى در آن عملى مى‏شود.

3. ليبراليسم (آزادى بدون محدوديت)

ارمغان ليبراليسم غربى براى انسان، آزادى سياسى - اجتماعى نسبتاً نامحدودى است كه دولت و دين حق ندارند آن را از انسان بگيرند. هر كسى مى‏تواند با آزادى

1.غرب‏شناسى، سيّد احمد رهنمايى : ص ۲۲۸.

صفحه از 16