مهدويّت و جهانى شدن - صفحه 12

شده است. از اين رو مبانى جهانى‏سازى غربى با مبانى مهدويّت سازگارى ندارد.

5. ديد استكبارى‏

جهانى‏سازى غربى به طور طبيعى به استثمار و استعمار جهان غير غربى مى‏انجامد. تسلط آنها بر فناورى‏هاى پيشرفته موجب استكبار آنها مى‏شود. از اين روست كه اكنون مدّعى رهبرى جهان هستند. در حالى كه مهدويّت اسلامى به شدّت بر گسترش عدل در تمام زمين تأكيد دارد. در فرهنگ مهدوى همه انسان‏ها، چه در غرب زندگى كنند چه در شرق، چه در شمال دنيا زندگى كنند و چه در جنوب، برابرند؛ همه آنها بندگان خدا هستند و غرب و شرق، يا رنگ و نژاد موجب برترى يكى بر ديگرى نمى‏شود.
همچنين اگر جهانى شدن به معناى تسلط نظام سرمايه‏دارى بر جهان باشد، اين معنا از جهانى شدن نيز به هيچ وجه با آموزه مهدويّت سازگارى نخواهد داشت؛ زيرا سرمايه‏دارى غربى مبتنى بر كسب سود بيشتر است و اين منجر به ظلم بيشتر به جامعه انسانى مى‏شود؛ زيرا در اين وضعيّت سودها و ثروت‏ها فقط در اختيار سرمايه‏داران قرار خواهد گرفت و بسيارى ديگر از جوامع انسانى از آن محروم مى‏شوند. در حالى كه مهدويّت اسلامى سودها و ثروت‏ها را در اختيار همه جوامع انسانى مى‏گذارد؛ اقتصاد و سرمايه از منظر اسلام و مهدويّت صرفاً تأمين‏كننده نيازهاى بشر براى نيل به سعادت و رفاه دنيوى و اخروى است. اسلام مى‏آموزد كه خدا انسان را براى دنيا نيافريده است. سعادت واقعى انسان در جهان آخرت است و زندگى واقعى در اين جهان نيست؛ چنان كه در قرآن آمده است:
«وَإِنَّ الدَّارَ الْأَخِرَةَ لَهِى الحَيَوَانُ لَو كانُوا يَعلَمُونَ .۱
و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‏دانستند!» .
تا اين جا روشن شد كه اگر جهانى شدن به معناى جهانى‏سازى غربى باشد، به

1.عنكبوت: آيه ۶۴.

صفحه از 16