شدن و جهانىسازى غربى، محور امور، قوانين بشرى است.
3. حكومت جهانى امام مهدى عليه السلام بر محور توسعه اخلاقى، اجتماعى و امنيتى استوار است؛ در حالى كه در حكومت جهانى غرب، ارزشهاى اخلاقى و معنويت هيچ محوريّتى ندارند .
4. از ويژگىهاى حكومت جهانى امام مهدى عليه السلام توسعه علمى است؛۱ در حالى كه در عصر جهانى شدن غربى، دانشهاى پيشرفته در انحصار كشورهاى خاصى است و اين كشورها از انتقال آن دانشها به جوامع و كشورهاى ديگر جلوگيرى مىكنند.
5 . حكومت جهانى مهدى عليه السلام حكومتى است مبتنى بر آموزههاى وحيانى و دينى؛ در حالى كه جهانى شدن غربى، پيامد و حاصل آگاهانه و ناآگاهانه پيشرفت در زمينههاى سياسى، اقتصادى و فناورى، و در ارتباط با نظام سرمايهدارى و سلطهطلبى است.
6. حكومت واحد جهانى مهدى عليه السلام ولايى است و مشروعيت خود را از خدا دارد و مردم نيز آن را پذيرفتهاند؛ در حالى كه جهانى شدن غربى، مشروعيت حكومت جهانى را از ناحيه مردم مىداند؛ آن هم با هزاران فريبكارى كه در گرفتن آراى مردم به كار مىگيرد.
7. حكومت واحد جهانى مهدى عليه السلام بر مبناى عقلانيت (حاكميت عقل) است؛ زيرا عقل انسانها در عصر ظهور به كمال مىرسد؛ در حالى كه حكومت بر اساس جهانىسازى غربى، بر مبناى دلخواه شهروندان جهانى شكل مىگيرد. از اينروست كه در روايات آمده است كه امام زمان عليه السلام بعد از ظهورش عقلهاى مردم را كامل مىكند.۲
1.ر . ك : ج ۹ ص ۲۳۳ (بخش دوازدهم / فصل سوم / گسترش مرزهاى دانش) ، بحار الأنوار : ج ۵۲ ص ۳۳۶ .
2.ر . ك : ج ۹ ص ۲۳۳ (بخش دوازدهم / فصل سوم : سياستهاى فرهنگى) و نيز ص۴۲۷ .