تحقيقى در حديث ردّ شمس - صفحه 10

گونه دلالتى بر عدم وقوع آن در آينده ندارد .

3 . اين فضيلت ، نبوى است ، نه علوى

ظاهرا آنان كه اين سخن بر زبان و قلمشان رفته است ، نه در حادثه تأمّل كرده اند و نه در جملات نقل ها . در حديث «ردّ الشمس» ، پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت در دعا از على عليه السلام ياد مى كند و بازگشت خورشيد را براى اداى نماز او ، از خدا مى خواهد . پس اين فضيلت ، نبوى است كه به درخواست او انجام شده و علوى است ، چون براى على عليه السلام تحقّق يافته است .

4 . بى فايده بودنِ بازگشت خورشيد

مى گويند وقتى آفتابْ غروب كرد ، نماز ، قضا شده است و چون بازگردد ، ادا نخواهد شد . بدين سان ، چه فايده اى در بازگشت خورشيد ، هست؟
ابن حجر هيثمى ، اين اشكال را گزارش كرده و در پاسخ آن نوشته است كه :
بازگرداندن آفتاب ، ويژه على عليه السلام است و كرامتى ويژه او . بدين سان ، ادراك وقت عصر و تحقّق نماز به صورت «ادا» نيز خصوصيت اين حادثه خواهد بود و ويژه على عليه السلام است. ۱
يعنى چون اصل حادثه با نقل هاى استوار به اثبات رسيد ، ديگر مَجالى براى اين گونه اشكال ها باقى نمى مانَد . اصل جريان ، غير عادى است و داراى خصوصيت ؛ و چنين است حواشى و پيامدهاى آن .
افزون بر اين ، مى توان گفت كه اين گونه داورى ها ، اجتهاد در مقابل نصّ است .

1.الصواعق المحرقة : ص ۱۲۸ (چاپ بيروت ، مؤسسة الرسالة : ج ۲ ص ۳۷۶) . ملّا على قارى (مؤلّف كنز العمّال) نيز اشكال ياده شده را به همين گونه جواب داده است (ر . ك : الغدير : ج ۳ ص ۱۹۵ به نقل از : شرح المشكاة : ج ۴ ص ۲۸۷) .

صفحه از 15