تحقيقى در حديث ردّ شمس - صفحه 11

وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از خداوند مى خواهد كه چنان شود ، بدين معناست كه اين كار ، فايده دارد . ديگر چگونه مى شود در مقابل اين نص (حديث پيامبر صلى الله عليه و آله ) ايستاد و استنباط كرد كه : «فايده ندارد»؟

5 . دگرگونى در نظام هستى

مى گويند لازمه باور داشتن اين حادثه ، دگرگونى نظام افلاك است ، و اين ، پذيرفتنى نيست . در آغاز بحث ، يادآورى كرديم كه گاهى حادثه فراتر از آن است كه در محدوده تحليل هاى عقلانى عادى بگنجد . در اثبات اين گونه حوادث ، مُحال نبودن آنها (به خاطر وجود نقل هاى استوار) ، كافى است . بى گمان ، وقوع چنين حادثه اى ـ كه نمونه آن در تاريخ قطعا بوده است ۱ ـ عقلاً مُحال نيست تا از دايره قدرت الهى بيرون باشد . بنا بر اين ، پذيرفتن آن به گونه جريانى «خلاف عادت» ، امّا بر اساس علل و عوامل موجود در هستى و با قدرت خداوندِ «سبب سازِ سبب سوز» ، چه مانعى دارد؟

6 . تضاد در نقل ها

ديديم كه نقل هاىِ حادثه فراوان است . با توجّه به اين كه گزارش ها غالبا نقل به معنا بوده اند و ناقلان در چگونگى گزارش ها ، شيوه ها و هدف هاى متفاوت داشته اند ، از اين روى ، نقل ها به لحاظ محتوا گونه گون اند . يكى حادثه را با تمام ابعاد ، نقل كرده است و برخى صرفا به متن حادثه پرداخته اند ، و ... . امكان نسيان و خطا نيز منتفى نيست . بدين سان ، گونه گونى گزارش هاى يك حادثه ـ كه گاه ، امكان دارد بخش هايى

1.به عنوان نمونه ، معجزه «انشقاق قمر» به دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله كه در قرآن كريم (قمر ، آيه ۱ ـ ۳) از آن ، ياد شده است ، و يا بازگشت خورشيد براى يوشع عليه السلام كه در حديث پيامبر خدا آمده است ـ و پيش تر ياد كرديم ـ .

صفحه از 15