تحقيقى در حديث ردّ شمس - صفحه 2

بحث را همان «ردّ الشمس» اتّفاق افتاده در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله قرار مى دهيم .
2 . برخى از حادثه ها و پديده ها ، چه به لحاظ وقوع و چه به لحاظ چندى و چونى آنها ، جايگاهى فراتر از خِرد عادى انسانى و فهم محدود بشر دارند . براى اثبات وقوع چنين حوادثى بايد بر نقل هاى استوار ، گزارش هاى متقن و نيز طرق مطمئن انتقال خبر از روزگار وقوع به نسل هاى بعدى تأكيد كرد و صد البته بر محال نبودن عقلانى آن ؛ و گرنه ، اگر كسانى براى تحليل و تبيين حوادثى از آن دست كه ذكرش رفت ، بكوشند با قيچى عقل عادى ببرند و با فهم عادى بدوزند ، «راهى به ديهى نخواهند برد» .

الف ـ گستره نقل و شهرت حديث «رَدُّ الشمس»

حديث «ردّ الشمس» به راستى شهره آفاق است ؛ از همان روزگاران وقوع ، به گستردگى نقل شد و كسان بسيارى در ثبت و ضبط آن كوشيدند . اگر كيفيت حادثه و دشواريابى آن را با جوّ هراس آلودِ ستيز با فضايل على عليه السلام در نظر بگيريم ، درخواهيم يافت كه حجم نقل ها بسى قابل توجّه است .

1 . صحابيان و حديث «ردّ الشمس»

جمعى از صحابيان ، جريان «ردّ الشمس» را گزارش كرده اند كه ده تن از برجسته ترين هاى آنان ، عبارت اند از :
امام على عليه السلام ، امام حسين عليه السلام ، اسماء بنت عُمَيس ، عبد اللّه بن عباس ، اَنَس بن مالك ، ابو رافع ، ابو سعيد خُدْرى ، جابر بن عبد اللّه انصارى ، ابو هُرَيره و اُمّ سَلَمه .

2 . مؤلّفان و حديث «ردّ الشمس»

بسيارى از محقّقان و مؤلّفان ، تك نگارى هايى را در اين زمينه سامان داده اند و بدين سان در ميان آثار مكتوب ، مجموعه اى فخيم و خواندنى را درباره يكى از

صفحه از 15