تقليد در عقيده - صفحه 21

مى كرد كه نمى خواستند و يا نمى توانستند بفهمند كه شخصيت هايى كه اينان پيروى شان مى كنند ، در خطا و لغزش قرار دارند ، و عقلشان يارى نمى كرد تا بفهمند كه ممكن است طلحه و زبير ، اشتباه كنند و يا اين كه مقدّسان نهروان ، معصوم از لغزش نيستند.
در آن روزگار ، شرايط اجتماعى آنچنان پيچيده و بغرنج بود كه برخى گمان نمى كردند معاويه بر اشتباه است. در نبرد جَمَل ، حارث بن حوط ، پرسشى را در برابر امام عليه السلام مطرح مى كند كه بر سطح فكرى مسلمانان آن روز ، دلالت دارد. او وقتى عايشه (اُمّ المؤمنين) را فرمانده سپاه مقابل يافت و چهره هاى پيشتاز در مسلمانى چون : طلحه و زبير ۱ را ديد كه در ركاب عايشه شمشير مى زنند ، نتوانست تصوّر كند كه اين چهره هاى شاخص در اسلام ، در نبرد با على عليه السلام به خطا رفته اند. از اين رو نزد امام عليه السلام آمد و گفت :
يا أمير المؤمنين ، ما أرى طلحة والزبير وعائشةَ اجتمعوا إلاّ على حقّ!!۲اى امير مؤمنان! نمى توانم بفهمم كه طلحه ، زبير و عايشه جز بر راه حق ، اتّفاق كنند!
و در گزارش ديگرى چنين آمده است :
أتراني أظنّ أصحاب الجمل كانوا على ضلالة؟!۳آيا مى پندارى كه من اصحاب جَمَل را بر گم راهى مى بينم؟!
كافى است در نظر بگيريم كه اگر در ميان اصحاب امام عليه السلام ـ كه با او همراه و غرق در فيض نورانيت ، دانش ، معرفت و روح معنوى او بوده اند ـ كسانى بودند

1.زبير ، به جهت گذشته اش ، بر طلحه برترى داشت و در حادثه سقيفه ، از متحصّنان در خانه امام على عليه السلام بود.

2.الأمالى ، طوسى : ص ۱۳۴ ح ۲۱۶ ، نهج السعادة : ج ۱ ص ۲۹۸ .

3.نهج البلاغة : حكمت ۱۶۲ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۲۴۴ ح ۱۹۲ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۱۹ ص ۱۴۷ .

صفحه از 24