پژوهشى در باره ضرب قرآن به قرآن - صفحه 7

است . بنا بر اين ، شمارى از مفاهيم ديگرى كه در تبيين ضرب قرآن به قرآن گفته شده از لوازم تكذيب آيات با آيات اند.
2. بى‏ترديد ضرب قرآن به قرآن ، به معناى تفسير قرآن به قرآن نيست؛ زيرا كشف مراد متكلم از طريق ديگر سخنان او ، روشى عقلايى است و مفسران متون مقدّس نيز از اين روش بهره برده‏اند.۱ افزون بر اين كه در تفسير قرآن به قرآن، مفسر با كمك ساير آيات در پى كشف معناى كلام الهى و تصديق برخى آيات با آيات ديگر است، در حالى‏كه در ضرب قرآن به قرآن ، عامدانه يا جاهلانه در صدد تكذيب قرآن است.
3. بر اساس روايات فراوان از جمله روايات پيش‏گفته، آيات قرآن يكديگر را تصديق مى‏كنند و به استناد آيه 82 نساء يكى از وجوه اعجاز قرآن نبودِ تناقض و اختلاف در آن است :
(وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَفًا كَثِيرًا .
اگر از جانب غير خدا بود ، در آن اختلاف فراوانى مى‏يافتند)
.
بنا بر اين كسى كه در صدد اثبات وجود تناقض در قرآن است و آيات را در برابر هم قرار مى‏دهد ، از روى عمد يا جهل در پى بطلان اعجاز قرآن كريم و ترديد در نبوّت پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله است و از همين روست كه چنين شخصى در روايات، كافر دانسته شده است: «ما ضَرَبَ رَجُلٌ القُرآنَ بَعضَهُ بِبَعضٍ إلّا كَفَرَ».۲
4. قرآن كريم مجموعه‏اى هماهنگ است . بنا بر اين ، تمسّك به آيه‏اى بدون رجوع به آيات شارح و مفسّر و نيز بدون توجه به سياق، مستلزم خارج ساختن آن آيه از جايگاه خاصّ آن است. بر اين اساس ، تفسير قرآن به قرآن مايه حفظ انسجام

1.ر.ك: ساختار و تأويل متن : ص‏۵۰۲.

2.ر . ك : ص ۳۲۲ ح ۱۷۷۰ .

صفحه از 9