واژه شناسى «حَوقَله» - صفحه 3

كَلَّفَنا ، ومَتى أخَذَهُ مِنّا وَضَعَ تَكليفَهُ عَنّا . 1 ما در كنار خدا مالك چيزى نيستيم ، و تنها مالك آن چيزى هستيم كه او به مالكيت ما درآورده است . پس تا آن گاه كه او چيزى را كه به مالكيت آن اولى از ماست در اختيار ما نهاده است ، ما را مكلّف نموده و آن گاه كه آن را از ما بگيرد ، تكليف خود را نيز از عهده ما بر مى دارد .
تفسير سوم ، تفسير به لازم است ، بدين معنا كه وقتى انسان باور كند كه توان و مالكيت او در طول قدرت و مالكيت خداست و بدون اراده تكوينى خداوند متعال ، هيچ كارى از هيچ كس ساخته نيست و او تواناترين و بهترين كارگزار است ، همه كارهاى خود را به او واگذار مى نمايد . پيامبر خدا مى فرمايد :
إذا قالَ العَبدُ : «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» فَقَد فَوَّضَ أمرَهُ إلَى اللّهِ ، وحَقٌّ عَلَى اللّهِ أن يَكفِيَهُ . 2 هر گاه بنده بگويد : «هيچ نيرو و توانى نيست مگر به مدد خداوند» ، در واقع ، كار خود را به خدا واگذاشته است و بر خداست كه برايش كارسازى كند .
بنا بر اين ، تنها كسى مى تواند اين ذكر نورانى را حقيقتا بر زبان ، جارى نمايد كه همه توان خود را در مسيرى كه خدا مى خواهد ، به كار گيرد و البتّه تكيه گاه اصلى او براى رسيدن به مقصد ، خدا باشد ؛ چرا كه او كارساز حقيقى و مسبّب الأسباب است .
به سخن ديگر ، كسى حقيقتا شايستگى گفتن «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه » را دارد كه به مرتبه توحيد اَفعالى رسيده باشد ؛ زيرا تا به اين پايه از توحيد نرسد ،

1.ر . ك : ص ۹۲ ح ۱۶۷۳ .

2.ر . ك : ص ۹۲ ح ۱۶۷۴ .

صفحه از 5