پژوهشى درباره مارقين و ريشه هاى انحراف آنان - صفحه 3

از جمله حضرت سجّاد عليه السلام در صلوات شعبانيه فرموده است :
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الفُلكِ الجارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الغامِرَةِ؛ يَأمَنُ مَن رَكِبَها ويَغرَقُ مَن تَرَكَها ؛ المُتَقَدِّمُ لَهُم مارِقٌ؛ وَالمُتَأَخِّرُ عَنهُم زاهِقٌ، وَاللّازِمُ لَهُم لاحِقٌ .۱خداوندا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست ؛ آن كشتى شتابان در درياهاى ژرف ، كه هر كس بدان درآيد ، در امنيت خواهد بود و هر كس از آن سر برتابد ، نابود مى شود . پيشى گيرندگان بر آنان منحرف و بازماندگان از آنان از دست رفتنى و همگامان با آنان به مقصود رسَنده اند .
بدين سان، پيشوايان الهى، لزوم اعتدال در انديشه و زندگى را براى انسان طرح كرده و بدان تأكيد ورزيده اند و از اين همه، به روشنى مى توان دريافت كه خروج از اعتدال و افتادن كام افراط و تندروى، پيامدى جز ناهنجارى و گاه كشيده شدن به فساد ، نخواهد داشت .
خوارج، در حوزه فرهنگ اسلامى ، جريانى است افراطى با مواضعى تند و به دور از اعتدال . اين ويژگى خوارج در احاديث نبوى با عنوان «تعمّق» آمده است :
إنَّ أقواما يَتَعَمَّقونَ فِي الدّينِ يَمرُقونَ مِنهُ كَما يَمرُقُ السَّهمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ .۲گروهى هستند كه در دين ، سختگيرى مى كنند و چون رها شدن تير از كمان، از دينْ دور مى شوند .
اكنون و پيش تر از آن كه به ريشه هاى جريان خوارج بپردازيم ، اندكى اين اصطلاح را بكاويم .

1.مصباح المتهجّد : ص ۳۶۱ ح ۴۸۵ و ص ۸۲۸ ح ۸۸۸ ، الإقبال : ج ۳ ص ۳۰۰ ، المزار الكبير : ص ۴۰۱ ح ۱ ، بحار الأنوار : ج ۹۰ ص ۲۰ .

2.مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۳۱۸ ح ۱۶۶۱۵ از انس بن مالك ، كنز العمّال : ج ۱۱ ص ۲۸۸ ح ۳۱۵۴۳ به نقل از ابن جرير .

صفحه از 39