پژوهشى درباره مارقين و ريشه هاى انحراف آنان - صفحه 30

جلّ و علا ـ سر باز زد . و بدان كه تمام گرفتارى هاى بنى آدم از اين ارث شيطانى است كه اصلِ اصول فتنه است . ۱
اگر اين بيمارى در وجودِ كسى ريشه كند ، ديگر هيچ عملى از اعمال او نمى تواند براى نجات و تكاملش سودمند افتد . امام صادق عليه السلام فرموده است :
قالَ إبليسُ ـ لعنة اللّه عليه ـ لِجُنودِهِ : إذَا استَمكَنتُ مِن ابنِ آدَمَ فى ثَلاثٍ، لَم اُبالِ ما عَمِلَ؛ فَإِنَّهُ غَيرُ مَقبولٍ : إذَا استَكثَرَ عَمَلَهُ ، ونَسِيَ ذَنبَهُ ، ودَخَلَهُ العُجبُ .۲شيطان ملعون به سپاهش گفت: اگر بتوانم سه چيز را در بنى آدم ايجاد كنم ، باكى ندارم كه چه كار خواهد كرد؛ چون هر كارى از او نامقبول خواهد گشت: كردارش را فزونى دهد ، گناهش را فراموش كند و خوشبين گردد .
در واقع ، بيمارى عُجْب از يك سو مانع بهره مند شدن انسان از بركات شايسته اعمال نيكوست و از سوى ديگر ، موجب انواع انحراف هاى اخلاقى وعملى . چنين است كه بايد تأكيد كنيم كه ساير آثار تعمّق ـ كه پس از اين بدانها اشاره خواهيم كرد ـ ، از همين رذيله سرچشمه مى گيرند .

دو . تداوم جهالت

يكى ديگر از آثار تعمّق ، تداوم جهالت است . تداوم جهالت ، به نوعى ريشه در عُجْب دارد . وقتى كسى در عمل افراط مى كند و بدون خِردورزى از سر افراط مى كوشد و خود را يك سر و گردن از ديگران برتر مى بيند ، هرگز به بازنگرى انديشه و كار خود نمى پردازد و بدين سان ، در جهالت مى كوشد و بر آن پاى مى فشارد و همچنان در كمند آن مى ماند .
چنين است كه حضرت هادى عليه السلام مى فرمايد :

1.صحيفه نور : ج ۲۲ ص ۳۷۱ .

2.الخصال : ص ۱۱۲ ح ۸۶ ، روضة الواعظين : ص ۴۱۸ ، بحار الأنوار : ج ۷۲ ص ۳۱۵ ح ۱۵ .

صفحه از 39