پژوهشى درباره مارقين و ريشه هاى انحراف آنان - صفحه 36

(4)

نقش عوامل نفوذى

در پايان ، نكته اى كه در تحليل و ريشه يابى فتنه خوارج نبايد مورد غفلت قرار گيرد ، نقش عوامل نفوذى خارجى (بويژه نفوذى هاى «قاسطين») در انحراف «مارقين» است . هرچند با پنهانكارى هايى كه در اين زمينه به طور طبيعى وجود دارد ، دسترسى به اسناد تاريخى براى اثبات اين ادّعا دشوار است ؛ امّا از طريق قرائن ، تا حدودى مى توان به مقصود رسيد . يكى از قرائنى كه مى تواند پژوهشگر را در اين زمينه يارى دهد ، بررسى نقش اشعث در اين فتنه است . ۱
تأمّل در روايات تاريخى و بويژه آنچه در كتاب ارجمند وقعة صِفّين درباره اشعث و موضعگيرى او در اوج درگيرى صِفّين و پس از آن آمده است ، ترديدى باقى نمى گذارد كه او يا به خاطر عزل شدنش از حكومت آذربايجان ۲ و كنار گذاشته شدن از رياست قبيله اش ۳ و يا به سبب ديگرگونى هاى اعتقادى و تزلزل در باورهاى دينى ، هيچ گونه پيوندى با على عليه السلام نداشت و نوعى چهره نفوذى معاويه در سپاه

1.ر . ك : ج ۱۳ ص ۸۹ (اشعث بن قيس) .

2.وقعة صفّين : ص ۲۱ .

3.وقعة صفّين : ص ۱۳۷ ـ ۱۳۹ .

صفحه از 39