1 . چون يازده نفر از دوازده وصى پيامبر صلى اللّه عليه و آله از فرزندان فاطمه عليها السلام بودهاند، اين وصف تغليبى در باره آنان آمده است .
2 . احتمال ديگر، آن است كه با توجّه به معلوم و يقينى بودن وصايت امام على عليه السلام ، جابر بن عبد اللَّه درصدد شمارش بقيه اوصيا و نام بردن از آنها بوده و در شمارش، اشتباه كرده است .
بدين سبب، او تصريح مىكند كه سه نام «محمّد» و سه نام «على» در اين مجموعه بود . مسلّم است كه او امام على عليه السلام را جزو اين افراد نشمرده است و تنها به امام زين العابدين ، امام رضا و امام هادى عليهم السلام اشاره كرده است .
3 . احتمال ديگر، آن است كه به جهت شهرت و اُنس شيعيان با دوازده امام و وصى ، در گزارشهاى پسين در نقل به معناى احاديث ، «احد عشر» به «اثنا عشر» تبديل شده است . اين تغيير سهوى ، به سبب سبق ذهنى مخاطبان و شهرت اصطلاح دوازده امام است .
4 . در گزارش ارشاد و كمال الدين، اشكالات پيشين راه ندارد . شيخ مفيد در كتاب ارشاد، عبارت جابر را اين گونه نقل كرده است : «أسماء الأوصياء والأئمّة من ولدها؛ يعنى حديث لوح، در صدد بيان اوصياى پيامبر صلى اللّه عليه و آله و امامان از نسل فاطمه عليها السلام بوده است» . در كتاب كمال الدين نيز به نقل از فاطمه عليها السلام آمده است :
هذِهِ أسماءُ الأوصِياءِ أوّلُهُم ابنُ عَمّى وأحَدَ عَشَرَ مِن وُلدى آخرُهم القائم .
اين، اسامى اوصيا [ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله] است كه اوّلين آنان عموزاده من است و سپس يازده فرزندم و آخرين آنها نيز قائم است.
خلاصه سخن آن كه: با عنايت به نكات ياد شده و روشنى دلالت حديث لوح بر مشخّصات امامان اهل بيت عليهم السلام ، اين حديث، يكى از ادلّه معتبر بر امامت آنان بويژه امام مهدى عليه السلام است.