تعابيرى مانند : «بسط الأرض على الهواء بغير أركان ؛ ۱ زمين را در فضا بى هيچ ستونى گسترانيد» ، «أقامها بغير قوائم و رفعها بغير دعائم ؛ ۲ آن را بدون پايه برپا داشت و بدون ستون بر افراشت» ، «أقام الأرض بغير سند ؛ ۳ زمين را بى هيچ تكيه گاهى برپا داشت» و «استقرّت الأرضونَ بأوتادها فوق الماء ؛ ۴ زمين ها با ميخ هايشان بر روى آب قرار گرفتند» به روشنى ، بيان كرده اند .
نكته مهم و قابل توجّه ، چگونگى اجراى امر الهى در استوار ماندن كرات آسمانى و زمين در فضا و باقى ماندن آنها در مدار خويش است كه در دو آيه ديگر توضيح داده شده است :
« اللَّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا .۵
خدا كسى است كه آسمان ها را بدون ستون هايى كه آنها را ببينيد ، بر افراشت» .
« خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا .۶
آسمان ها را بدون ستون هايى كه آنها را ببينيد ، آفريد» .
اين دو آيه ، چگونگى «فرمان» و «نگه داشتن» خداوند را ـ كه در آيات قبلى آمده بود ـ اين گونه توضيح مى دهند كه جلوگيرى از سقوط آسمان ها و زمين ، به فرمان خدا و به وسيله پايه هايى نامرئى است كه در دانش امروز ، «قوّه جاذبه» ناميده مى شود . از اين رو ، وقتى يكى از اصحاب امام رضا عليه السلام به نام حسين بن خالد از ايشان در باره سخن خداوند متعال : «وَ السَّمَآءِ ذَاتِ الْحُبُكِ ؛۷سوگند به آسمان مشبّك»