پژوهشى در باره مصونيت قرآن از تحريف - صفحه 9

استثنا كردن نوعى از تحريف در اين جا به معناى تقييد مطلق است كه دليل معتبر مى‏طلبد و در مسئله مورد نظر ما، چنين دليلى در دست نيست و به عكس، ادلّه متعددى - كه مهم‏ترين آنها در اين مقاله آمده‏اند - ، خلاف آن را ثابت مى‏كنند.
2. تحريفى كه مورد نظر طرح كننده شبهه است و به ادّعاى او، «خود ، موجب حفظ قرآن گرديده» از دو حال بيرون نيست: يا اين كه معنايى از قرآن را كاسته كه در اين صورت، بى‏شك حفظ ، تحقق نيافته است ، كه اين ، خلاف فرض اوست؛ و يا اين كه هيچ معنايى را از ميان نبرده كه در اين صورت ، انگيزه‏اى براى چنين تحريفى نمى‏توان يافت و پيش‏تر اشاره شد كه محرِّف ، به عمد و با غرضِ پنهان ساختن مقصود متكلّم و جاى‏گزين كردن مقصود خود، دست به تغيير مى‏زند. اين نوع از تحريف كه به تغيير در مقاصد و معانى قرآن نمى‏انجامد، اساساً در كانون توجه اهل تحريف نبوده است و چنانچه تغيير ناچيزى نيز رخ داده باشد، با اصول محورى قرآن منافات ندارد، هر چند دليل معتبر بر نفى آن ، قائم است. ۱
3. احتمال تحريف از نوع كاستى در برخى آيات قرآن، نه تنها حُجّيت آيات را متزلزل مى‏كند كه اصل استناد آنها به خداوند را نيز با مشكل مواجه مى‏سازد؛ زيرا هنگامى مى‏توان استناد آنها را به خداوند به جزم پذيرفت كه معجزه بودن قرآن را دريافت و اعجاز قرآن زمانى ثابت مى‏گردد كه همه آيات آن موجود باشند تا ارزيابى شوند و عدم اختلاف آنها با يكديگر معلوم گردد. تحدّى قرآن در انسجام و هماهنگى سراسر آيات و سور، از بارزترين تحدّى‏هاى قرآنى است: (وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَفًا كَثِيرًا ؛۲اگر از سوى غير خدا بود ، در آن اختلاف‏هاى زيادى مى‏يافتند) و با فقدان برخى آيات، نمى‏توان به جزم به انسجام و هماهنگى و عدم

1.نزاهت قرآن از تحريف : ص‏۸۳ .

2.نساء : آيه ۸۲ .

صفحه از 12