اين باور است كه عامل قتل عثمان ، اوست .
عايشه نيز چنين است . او نيز در انتظار بر كشيدن خويشان خود است . جمله معروف او اين است :
پير خِرِفت را بكشيد ، كه كفر ورزيده است . ۱
و آن گاه كه عثمان كشته مى شود و ورق برمى گردد ، در موضعى ديگر مى ايستد . اين ، نشانگر آن است كه او در پى چيزى غير از حق است . او بعدها در جنگ جمل ، وقتى مورد سؤال قرار مى گيرد كه : «چرا آن روز ، ما را به قتل عثمانْ تحريك كردى و اكنون ، هوادار و خونخواه او شده اى؟» ، مى گويد :
گفتم و گفتند و گفته اكنونم از گفته پيشينم بهتر است . ۲
عمرو بن عاص نيز از اين گونه كسان است . او در زمان حكومت عثمان ، موقعيّت خود را از دست داده است و براى او دشوار است كه بنگرد مصرى كه او فتح كرده ، اكنون در دست عبد اللّه بن ابى سرح است . او تلاش مى كند كه شورش بر ضدّ عثمان ، شتاب بيشترى بگيرد . برخى از تلاش هاى او را در اين زمينه ، در ضمن گزارش متون آورديم . خود او مى گويد :
من ابو عبد اللّه هستم . وقتى به دُمَلى دست كشم ، بازش مى كنم . من حتّى چوپان گله بر سر كوه را بر او مى شورانم . ۳
زبير نيز چنين است . او با طلحه همراه است و مى كوشد تا از خيزش مردم ، در فرصتى مناسب ، براى رسيدن به اهداف دلخواه خويش بهره گيرد . او خود را رهبر آنان مى داند .
1.الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۳۱۳ ، الفتوح : ج ۲ ص ۴۳۷ .
2.تاريخ الطبرى : ج ۴ ص ۴۵۹ .
3.تاريخ الطبرى : ج ۴ ص ۳۵۷ .