مى سازند . حضور جمع عظيمى از مسلمانان در مدينه و اعتراض صريح آنان به اعمال عثمان ، به جاى آن كه در وى و مشاورانش انگيزه تأمّلى در گذشته شود ، به بى توجّهى آنان و برخوردهاى ناشايست بيشتر و به دنبال آن ، به قتل عثمان مى انجامد .
با آنچه آمد ، مى توان دريافت كه گزارش هاى سيف بن عمر كه كوشيده است عوامل يادشده را يكسر ناديده بگيرد و حركت بر ضدّ عثمان را به فردى چون عبد اللّه بن سبا نسبت دهد ، تا چه اندازه از حقيقت و واقعيّت صادقِ تاريخ به دور است .
سيف بن عمر ، در منابع رجالى ، يكسر به «كذب» نسبت داده شده و «مطعون» است . از اين روى ، به گزارش هاى او هرگز وَقْعى نهاده نمى شود . بيفزاييم كه اگر او راستگوى نيز مى بود ، گزارش هاى وى نوعا به گونه اى هستند كه با روش تحقيق علمى در تاريخ ، نادرستى آنها خيلى زود آشكار مى شود . به علاوه ، نقش عبد اللّه بن سبا در آن گزارش ها ، كاملاً و به صورت واضحى افسانه اى و پندارگرايانه است (كه اين موضوع را در تحليل بعدى بررسى خواهيم نمود) .