اين رفتارها و اين نواختن هاى ظالمانه و بخشش هاى متضاد با فرهنگ دينى ، اندك اندك ، اعتراض مردم را مى گسترانَد ، تا بدان جا كه به شورشى همگانى و حركتى عمومى بر ضدّ عثمان تبديل مى شود .
برخورد با آموزه هاى دين
نكته مهمّى كه گاه از ديد محقّقانْ پنهان مانده و شايان بسى توجّه است ، تغيير و دگرسانى در دين و تحريف و دستكارى احكام الهى از سوى عثمان است كه در روزهاى شورش ، در شعارها و سخنان مخالفان خليفه به روشنى ديده مى شود .
گشاده دستى هاىِ خليفه در بيت المال ، بخشش هاى بى حساب وى و نيز به كار گمارى هاى بى معيار و به دور از سياست از يك سو و تلاش مورّخانى كه به جاى نگاهبانى از ميراث تاريخى ، نگهبان شخصيّت هاى تاريخى بوده و چهره ها را پرداخته و بر ساخته اند ، از سوى ديگر ، نگذاشته تا اين بُعد از ناهنجارى هاى خليفه ـ كه شايد بيشترين نقش را در خيزش مردم داشته است ـ نمايان شود . نمونه هايى را مى آوريم .
روايت شده كه به زيد بن ارقم گفته شد : چرا عثمان را تكفير كرديد؟ گفت :
به خاطر سه چيز : اموال را تنها بازيچه اغنيا قرار داد و به ديگران نداد ؛ آن دسته از اصحاب پيامبر خدا را كه در راه دينْ هجرت كرده بودند ، در جايگاه كسانى قرار داد كه با خدا و پيامبرش جنگيده بودند ؛ و به غير كتاب خدا عمل كرد . ۱
عمّار ياسر كه در حق مدارى ، شهره آفاق بود و در خيزش بر ضدّ عثمان نقش مؤثّرى داشت ، در هنگامه صفّين ، خطبه اى خواند و در ضمن آن ، براى ترغيب مردمان بر ضدّ معاويه گفت :
اِنهَضوا مَعي عِبادَ اللّهِ إلى قَومٍ يَطلُبونَ ـ فيما يَزعُمونَ ـ بِدَمِ الظّالِمِ لِنَفسِهِ ، الحاكِمِ