تحليلى درباره عوامل شورش عليه عثمان - صفحه 8

كشته شوند . حال ، با وجود اين همه ذهن بيمار و انديشه فاسد و جهتگيرى ستمگرانه و شورش برانگيز ، چه نيازى به سؤال از علل شكل گيرى شورش است؟
در اين روز ، تنها كسى كه از سر سوز و به لحاظ حراست از هويّت جامعه اسلامى ، خالصانه به عثمان نصيحت مى كند و عثمان را از پيامدها بر حذر مى دارد ، على عليه السلام است ؛ كسى كه با آن همه ظلم روا شده به وى ، باز هم نمى خواهد كار بِدان جا بكشد ... و اى كاش كه گوش شنوايى باشد و عثمان ، به عهدهايى كه مى بندد و قول هايى كه مى دهد ، پايدار بمانَد!
امام على عليه السلام درباره موضع خود و چگونگى برخورد اطرافيان عثمان ، سخنانى نغز و بيدارگر دارد . از جمله :
وَاللّهِ ما زِلتُ أذُبُّ عَنهُ حَتّى إنّي لَأَستَحي ، ولكِنَّ مَروانَ ومُعاوِيَةَ وعَبدَ اللّهِ بنَ عامِرٍ وسَعيدَ بنَ العاصِ هُم صَنَعوا بِهِ ما تَرى . فَإِذا نَصَحتُهُ وأمَرتُهُ أن يُنَحِّيَهُمُ استَغَشَّني حَتّى جاءَ ما تَرى .به خدا سوگند ، هماره از او دفاع كردم تا آن كه خجل شدم . مروان و معاويه و عبد اللّه بن عامر و سعيد بن عاص ، با او كارى كردند كه مى بينيد و چون او را نصيحت و امر كردم كه آنان را براند ، مرا به خيانتْ متّهم كرد ، تا [ اين كه ]آنچه مى بينيد ، پيش آمد .۱
اينها و جز اينها كه گفتيم ، عوامل خيزش بر ضدّ عثمان و زمينه هاى قيام بر ضدّ خلافت مركزى بود . مسعودى در مروج الذهب درباره دلايل اعتراضات بر ضدّ عثمان مى گويد :
در سال سى و پنجم [ هجرى] اعتراض ها نسبت به عثمانْ فراوان شد و رد و انكار كارهايش بالا گرفت ؛ همانند آنچه ميان او و عبد اللّه بن مسعود واقع شد و [ قبيله]

1.تاريخ الطبرى : ج ۴ ص ۳۷۸ .

صفحه از 17