تحليلى درباره عوامل شورش عليه عثمان - صفحه 9

هُذَيل به خاطر آن ، از عثمان كناره گرفتند و يا ضرب و شتم عمّار بن ياسر كه او را به فتق دچار كرد و بنى مخزوم را به كناره گيرى از عثمان وا داشت . و از اين جمله است كار وليد بن عقبه در مسجد كوفه و نيز كارهايى كه عثمان با ابو ذر كرد . ۱
يعقوبى نيز دلايل را اين گونه مى شمرد :
پس از شش سال كه از خلافت عثمان گذشت ، مردم ، زبان به اعتراض بر ضدّ او گشودند و برخى افراد ، سخنانى درباره او به زبان آوردند و گفتند : نزديكان خود را بر ديگران مقدّم داشته و زمين هايى را در قُرُق خود كرده و خانه [ مجلّلى] ساخته و مزارع و اموالى را از مال خدا و مسلمانان براى خود برداشته و ابو ذر (صحابى پيامبر خدا) و عبد الرحمان بن حنبل را تبعيد كرده و حكم بن ابى عاص و عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح (دو رانده شده پيامبر خدا) را باز گردانده و خون هرمزان را هدر داده و قاتل او (عبيد اللّه بن عمر) را به قصاص او نكشته و وليد بن عقبه را به حكومت كوفه گمارده تا در نماز ، چنان كارى كند و با اين همه ، او را در پناه خود آورده و [ ناشيانه ]حكم رجم داده است .
و اين ، در مورد زنى از [ قبيله ]جُهَينه بود كه شش ماه پس از ورود به خانه شوهر ، فرزندى آورد و عثمان به رجم او فرمان داد و چون براى رجم ، بيرون برده شد ، على بن ابى طالب عليه السلام بر عثمان وارد شد و گفت : «خداوند عز و جل[ درباره فرزند] مى گويد : وَ حَمْلُهُ وَ فِصَــلُهُ ثَلَـثُونَ شَهْرًا ؛۲و باردارى و از شير گرفتن او ، سى ماه است و درباره شير دادن فرزند مى گويد : حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ ؛۳دو سال كامل . [ پس ، باردارى مى تواند شش ماه باشد]» . از اين رو عثمان در پى آن زن فرستاد ؛ امّا او را رجم شده و مرده يافتند . آن مرد نيز به فرزند خود ، اعتراف و اقرار كرد . ۴

1.مروج الذهب : ج ۲ ص ۳۵۰ .

2.احقاف ، آيه ۱۵ .

3.بقره ، آيه ۲۳۳ .

4.تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۱۷۳ .

صفحه از 17