و گاه چشم انسان با آن توصيف شده، مانند:
(خَشِعَةً أَبْصَرُهُمْ .۱چشمهايشان به زير افتاده) .
و گاه صداها با آن توصيف گرديده است، مانند:
(وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا .۲صداها براى خداى مهربان ، فرو مىافتد و جز صدايى آهسته نمىشنوى) .
بنا بر اين، از نظر قرآن ، خشوع، شامل فروتنى ظاهرى و باطنى (در مجموع : خاكسارى) است. در احاديث اهل بيت عليهم السلام نيز خشوع، گاه در فروتنى باطنى و توجّه كامل قلبى به خداوند عزّ وجلّ تفسير شده، چنان كه از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله نقل شده كه در تفسير خشوع مىفرمايد:
التَّواضُعُ فى الصَّلاةِ ، وَ أن يُقبِلَ العَبدُ بقَلبِهِ كُلِّهِ على رَبِّهِ عزّ وجلّ .۳تواضع داشتن در نماز و اين كه بنده با تمام دل و وجود به پروردگارش عزّ وجلّ روى آورَد .
و گاه به فروتنى ظاهرى تفسير گرديده، چنان كه امام صادق عليه السلام در تفسير آيه دوم سوره مؤمنون مىفرمايد:
الخُشوعُ غَضُّ البَصَرِ فِى الصَّلاةِ .۴فروتنى ، پايين انداختن نگاه در نماز است .
و گاه در فروتنى قلبى و توجّه نكردن به اين سو و آن سو به كار رفته، چنان كه در حديثى از امام على عليه السلام در تفسير همان آيه آمده: