نمونه نقدها
نمونه هايى را از نقّادى هاى پنجگانه, يادآور مى شويم:
أخرج مسلم عن عمر بن الخطاب عن النبى(ص) قال: الميّت يعذّب فى قبره بما تنح عليه. ۱
اين حديث, با قرآن تطبيق نمى كند. اگر خواهر يا برادرِ مرده اى در كنار قبرش نوحه سرايى كند, اين نوحه سرايى اگر حرام باشد, ـ البته اگر حرام باشد ـ چه ارتباطى با ميّت (خواه كافر باشد, خواه مسلمان) دارد؟!
در بعضى از روايات, گفته اند كه پيامبر اكرم, اين جمله را درباره ميّت كافر فرموده است. باز همان اشكالْ باقى است و قرآن, اين محتوا را نمى پپذيرد; زيرا مى فرمايد:
ولا تزر وازرةً وزر اُخرى واِن تَدْعُ مثقلةٌ إلى حملها لايُحمَل منه شىءٌ ولو كان ذا قربي…۲
هيچ كس نبايد بار كسى را بپذيرد. اين فرد, به هر گناه يا ثوابى اسير خاك است, حالا اگر يك نفر در كنار قبرش ناله كند (به حق يا بر باطل), چه ارتباطى به او دارد؟
اين روايت, در هر دو صحيح, آمده است.
در بخش سنّت هم سنّت هاى قطعى وجود دارد. يكى از آن سنّت هاى قطعى كه همه فقها بدان اعتقاد دارند, تقدّم «خطبتين» بر نماز جمعه است. در عين حال, نقل شده است كه روزى عبداللّه بن زبير, عكس اين سنّت عمل كرد و نماز را بر خطبتين, مقدّم نمود. وقتى كه به او اعتراض شد, حديثى از رسول اكرم نقل كرد كه «كلتاهما سنّة اللّه و سنّة رسول اللّه». ما مى بينيم كه سنّت, برعكس است و حتّى يك فقيه هم از فقهاى اهل سنّت, بر جواز تقدّم نماز بر خطبه, فتوا نداده است. بعد معلوم مى شود كه اين آقا وقتى كه با حَجّاج مشغول جنگ بوده, در تنگنا قرار گرفته و مصالح, ايجاب كرده است كه نماز را بر
1.صحيح البخارى, ج۲, ص۸۲, صحيح مسلم, ج۳, ص۴۱; مسند أحمد, ج۱, ص۵۰ و ۵۱ .
2.فاطر, آيه ۱۸.