همه اقسام اسم مىتوانند به علم منقول تبديل شوند . از اين رو، آنچه قرآنپژوهان با عنوان «اسم» براى قرآن برشمردهاند، مىتواند در اصل، يكى از اين اقسام ، جز كنيه باشد.
گويا با فرق نهادن ميان اسم و اين اقسام است كه طبرى (م 310ق) تنها از چهار نام ياد مىكند: «قرآن»، «كتاب»، «فرقان» و «ذكر». ۱
شيخ طوسى (م 460ق) و طبرسى (م 548ق) نيز همين چهار نام را مىآورند. ۲
آلوسى (م 1270ق) تنها دو نام قرآن و فرقان را مىپذيرد و بيان مىكند كه ديگر نامها در حقيقت به همين دو بازمىگردند. ۳محمد بن عبدالرحيم نهاوندى (م 1330ق) تصريح مىكند كه به ظاهر، جز «قرآن»، ديگر نامها ، صفت و لقب اند . ۴
زرقانى (م 1367ق) نيز جز پنج نام، نامى ديگر براى قرآن نمىشناسد. ۵
و برخى پژوهشگران معاصر جز «قرآن»، ديگر نامها را صفت مىدانند. ۶
اكنون نامهايى را كه بيشتر منابع تفسيرى و قرآنى در ذكر آنها همداستان اند، برشمرده، به اختصار، آنها را شرح مىدهيم و آن گاه فهرستى از صفات به دست مىدهيم.
چنانكه گذشت، بيشتر قرآنپژوهان، از چهار يا پنج نام ياد كردهاند:
1.تفسير الطبرى : ج۱ ص۶۴.
2.التبيان فى تفسير القرآن : ج۱ ص۱۸؛ مجمع البيان : ج۱ ص۴۱؛ المحرر الوجيز : ج۱ ص۵۶.
3.روح المعانى : ج۱ ص۹.
4.نفحات الرحمن : ج۱ ص۵۹ - ۶۰.
5.مناهل العرفان : ج۱ ص۱۴ - ۱۵.
6.براى نمونه ر . ك : «اسامى و عناوين قرآن كريم» ، سيد محمد باقر حجتى ، ميراث جاودان ، سال ۴ ، شماره ۱ ، ص۱۹.