صورت مىپذيرد و گاه با نوشتن، واجب كردن و نظاير اينها. بدين ترتيب، معانى ياد شده، همگى از مصاديق يك معنايند ۱ و كتاب را از آن رو بدين نام ناميدهاند كه معانى، كلمات و مقاصد غير مكتوب را در خود ثبت و ضبط و جمع مىكند.
برخى قرآنپژوهان در وجه تسميه قرآن به «كتاب» گفتهاند: قرآن كريم به گونهاى خاص و رسا، جامع انواع آيات، احكام، قصص، اخبار و علوم است و اين با معناى لغوى «كتاب»(جمع) متناسب است و اين كلمه با كلمه «قرآن» كه در آن نيز معناى «جمع» موجود است، تلاقى معنايى دارد؛ اما كلمه قرآن به جامعيت وحى محمدى صلى اللَّه عليه و آله نسبت به كتب انبياى پيشين يا علوم اشاره دارد و كلمه «كتاب» به جامعيت كتاب الهى نسبت به آيات، احكام، قصص، اخبار و علوم. ۲
«كتاب» به صورتهاى مختلف مانند معرّف به الف و لام تعريف، ۳ نكره، ۴ موصوف، ۵مضافٌ اليه، ۶ و جمع ۷ بيش از 250 بار در قرآن و بيش از اين در روايات اسلامى آمده است و پس از واژه «قرآن» بيشترين كاربرد را براى اشاره به قرآن دارد. همچنين در بسيارى از روايات، همراه الف و لام تعريف آمده است؛ مانند اين حديث امام صادق عليه السلام :
كُلُّ شَىءٍ مَردودٌ إلَى الكِتابِ وَ السُّنَةِ .۸
هر چيزى را بايد به قرآن و سنّت ، ارجاع داد (با آنها سنجيد) .
1.ر.ك : التحقيق فى كلمات القرآن الكريم : ج۱۰ ص۲۱ ماده «كتب».
2.«اسامى و عناوين قرآن كريم» ، سيد محمد باقر حجتى ، ميراث جاودان : سال ۳ ، شماره ۳ و ۴ ، ص۲۴.
3.براى نمونه: بقره : آيه ۲.
4.براى نمونه: نساء : آيه ۱۵۳.
5.براى نمونه: نمل : آيه ۱؛ فصّلت : آيه ۴۱.
6.براى نمونه: آل عمران : آيه ۶۴.
7.سبأ : آيه ۴۴؛ بيّنه : آيه ۳.
8.ر . ك : ص ۵۰ ح ۱۹ .