اللّهمّ انّ كثيراً من الأمة ناصبت المستحفظين من الأئمة… و حرفت الكتاب.
بسيار روشن است تحريفى كه به كثيرى از امّت نسبت داده مى شود, تحريف معنوى است; زيرا معنا ندارد كه بسيارى از امّت, قرآن را تحريف كرده باشند; چون آنان هم كه مدّعى اين مطلب نادرست هستند, چنين ادّعا يى ندارند; بلكه به چند نفر نسبت مى دهند (ص242 و 243).
46. مهج الدعوات ابن طاووس, سه روايت (ش1271 و 48 و 45) كه اوّلى در مورد آية الكرسى است كه رواياتش متعارض (يكذب بعضها بعضاً) است و در دومى و سومى نيز مقصود يا محتمل قوى در مقصود, تحريف معنوى است (ص244 و 243 و 259).
47. بحارالأنوار علاّمه مجلسى, دو روايت (ش35 و 181) كه اوّلى دلالت بر مقصود صاحب فصل الخطاب ندارد و دومى, از كتابى بى اعتبار, نقل شده است (ص242 و 266).
48. تبيان شيخ طوسى, چهار روايت (ش15 و 171 و 840 و 871). روايت چهارم (كه راجع به آيه «وتجعلون رزقكم» از سوره واقعه است) اين است:
قال ابن عباس معناه: «و تجعلون شكركم» و روى انّه كان يقرؤها كذلك.
و روايت سوم, اين است:
«جائت سكرة الموت بالحق» (سورة ق/18) قيل فى معناه قولان: أحدهما «جائت السكرة بالحق»… والآخر «جائت سكرة الحق بالموت» و هى قرائة أهل البيت.
و در روايت دوم آمده:
روى عن أبى عبداللّه ـ عليه السلام ـ: «و أنتم مسلّمون».
با تشديد كه در قرائت معروف, «مسلمون» بدون تشديد است.
و روايت اوّل هم در مورد آيه «انّ اللّه اصطفى آدم…» چنين است:
وفى قرائة أهل البيت «و آل محمد على العالمين».
همان طور كه ملاحظه مى شود, اين روايات, مربوط به اختلاف قرائت و تفسير است