در منابع روایی و تاریخی ، از وی با نام هایی چون : بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مَشرقی ،[۱]بُرَیر بن خُضَیر[۲]، بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی ، بُرَیر بن حُضَیر ،[۳]یزید بن خُضَیر هَمْدانی ،[۴]یزید بن حُصَین هَمْدانی مشرقی ،[۵]زید بن حُصَین هَمْدانی مَشرقی ،[۶]یزید بن عبد اللّه مشرقی[۷]و بُرَیر بن حُصَین هَمْدانی ،[۸]یاد شده است .
با اندکی تأمّل ، روشن می گردد که مقصود از همه این نام ها ، یکی است و تعبیرهایی ، مانند : «یزید» و «زید» ، تصحیف در نوشتار است .
ویژگی های بُرَیر بن خُضَیر
۱ . قرآن شناسی
بُرَیر، از بزرگ ترین قرآن شناسان عصر خود در کوفه بوده است ، به گونه ای که وی «أقرأ أهل زمانه (بهترین قاری عصر خود) » و «سید القُرّاء (سرور قاریان)» شمرده شده است .
گفتنی است که لقب «قاری»، در آن دوران ، به کسی اطلاق می شده که علاوه بر آشنایی با الفاظ قرآن و قرائت آن ، با مفاهیم قرآن و احکام آن نیز آشنایی داشته است .
۲ . بصیرت کامل
بُرَیر ، به مبانی دینی خود ، اعتقادی راسخ ، و نسبت به حقّانیت راهی که در پیش گرفته بود ، بصیرت کامل داشت و از این رو ، در مناظره با یزید بن مَعقِل در روز عاشورا ، او را به مباهله دعوت کرد و با غلبه یافتن بر او ، دعایش به اجابت رسید و حقّانیت خود را اثبات نمود .
۳ . پارسایی
یکی دیگر از ویژگی های بُرَیر ، پارسایی ، عبادت ، شب زنده داری و روزه داری است . در باره او گزارش شده است که :
بُرَیر، از پارسایانی بود که روزها را روزه می گرفتند و شب ها را به نماز می ایستادند .
۴ . سخنوری
وی از سخنوران توانا بود . سخنان وی در ذی حُسُم و هنگامی که سپاه کوفه ، مانع از رسیدن آب به اهل بیت امام علیه السلام شده بود، و نیز احتجاج او در روز عاشورا بر کوفیان به فرمان امام علیه السلام ، دلیل روشنی بر توانایی او در سخنوری است .
همچنین ، وی با اجازه امام علیه السلام ، در موضوع آب با ابن سعد ، گفتگو کرد .
۵ . خنده رویی در صبح عاشورا
بُرَیر ، همان کسی است که به دلیل یقین به زندگی پس از مرگ ، در صبح عاشورا ، هنگامی که امام علیه السلام و یارانش در حلقه محاصره دشمن بودند و فاصله ای با شهادت نداشتند ، از آرامش خاصّی برخوردار بود و با دوست خود ، عبد الرحمان ، با چهره ای خندان ، گفتگو می کرد . دوستش به وی ایراد گرفت و گفت : ای بُرَیر ! می خندی ؟! الآن ، نه وقت خنده است ، و نه کار بیهوده .
بُرَیر ، در پاسخ وی گفت :
قوم من می دانند که من ، نه در جوانی و نه در پیری به کار بیهوده علاقه مند نبوده ام . این کار را برای خجستگی آنچه برایمان اتّفاق می افتد ، می کنم. به خدا سوگند ، جز این نیست که ما با این گروه ، با شمشیرهایمان رویارو می شویم و ساعتی را با آنها می جنگیم و سپس با حور العین ، هماغوش می گردیم .
وی در روز عاشورا ، پس از نبردی دلیرانه ، به وسیله کعب بن جابر ، به شهادت رسید .[۹]در «زیارت ناحیه» آمده است :
سلام بر یزید[۱۰]بن حُصَین هَمْدانی مِشرَقی قاری که با [ شمشیرِ ] مَشرَفی ، زده شد !
نام او در «زیارت رجبیه» هم آمده است .[۱۱]
[۱]در زيارت ناحيه ، به نقل از مصباح الزائر ، اين گونه آمده است.
[۲]در زيارت رجبيّه ، اين گونه آمده است.
[۳]الفتوح: كه در آن ، افزوده «هَمْدانى» آمده است ؛ الحدائق الورديّة: كه در آن آمده : «از همدان بُرَيد بن حُضَير مشرقى» .
[۴]بحار الأنوار: كه در آن ، آمده : «بدير بن حُضَير هَمْدانى» .
[۵]در زيارت ناحيه، به نقل از الإقبال اينگونه آمده است. رجال الطوسى: كه در آن ، «هَمْدانى» نيامده ، الفصول المهمّة: كه در آن ، «مشرقى» نيامده است .
[۶]در زيارت ناحيه ، به نقل از المزار الكبير ، اين گونه آمده است.
[۷]الأمالى ، شجرى : كه در آن آمده «از هَمْدَان» .
[۸]الملهوف : كه در آن ، افزوده «همدانى» و در بعضى نسخ ، «خُضَير» يا «حُضَير» آمده است .
[۹]در برخى نقل ها آمده است : قاتل او بحير (/ بجير) بن اوس ضَبّى بود.
[۱۰]در زيارت ناحيه به روايت المزار الكبير، «زيد» به جاى «يزيد» آمده و در روايت مصباح الزائر، «برير بن خضير» آمده و عبارتِ «با [شمشير ]مشرفى» نيامده است.
[۱۱]در زيارت رجبيه، نام وى «برير بن خضير» آمده است.