مولانا بدر الدين هلالى استرآبادى، يكى از شاعران و غزلسرايان پارسىگوى اواخر سده نه و آ غاز سده ده هجرى قمرى است .
شعر او در مدح امام مهدی(ع):
جاى آن است كه شاهان ز تو شرمنده شوند سلطنت را بگذارند و تو را بنده شوند
گر به خاك قدمت سجده ميسّر گردد سرفرازان جهان، جمله سرافكنده شوند
بر سر خاك شهيدان اگر افتد گذرت كشته و مرده ، همه از قدمت زنده شوند
جمع خوبان همه چونكوكب و خورشيدتويى تو برون آى ، كه اين جمله پراكنده شوند
هيچ ذوقى به ازين نيست كه : از غايت شوق چشم من گريد و لبهاى تو در خنده شوند
گر تو آن طلعت فرّخ بنمايى روزى تيرهروزان، همه با طالع فرخنده شوند
اگر اين است «هلالى» شرف پايه عشق همه كس طالب اين دولت پاينده شوند.[۱]
[۱]يار غايب از نظر: ص ۳۳ .