اى تشنه اى كه بر لب دريا گريستى از ديده ، خون ز مرگ اَحِبّا گريستى
تنها نه بهر تشنه لبان ، اشك ريختى ديدى چو كام تشنه سقّا گريستى
بيمار و زار و خسته و بى يار و بى مُعين عمرى در اين مصيبت عُظما گريستى
يعقوب آل عصمت اگر خوانَمت ، رواست چون در فراق يوسف زهرا گريستى
آن جا پدر ز هجر پسر گريه كرد ، ليك اين جا تو در مصيبت بابا گريستى
گاهى به ياد وقعه خونين كربلا گاهى به ياد شام غم افزا گريستى
بگذشت چون به پيش رُخت ، سَروقامتى بر قلب داغ ديده ليلا گريستى
در ماتم سه ساله بى ياور حسين بر سوز آه زينب كبرا گريستى
بودى مدام ، صائم و قائم، تمام عمر روزْ اشكِ غم فشاندى و شب ها گريستى.[۱]
[۱]فروغ ايمان : ص ۲۷۹ . مخاطب شاعر در اين مرثيه، امام زين االعابدين(ع) است.