ميرزا محمّدزمان ساقى كلاتى خراسانى، متخلّص به ساقى (م ۱۲۸۶ ق) عارف و شاعر. از وى آثار چندى به جا مانده است. از جمله: ساقىنامه.
شعر او در مدح امام مهدی(ع):
آيات حقْ ظاهر شده ، اَعلام دينْ باهر شده ايّام غمْ آخر شده ، محنت به پايان آمده
افشا شده راز نهان ، انوار بگرفته جهان سرّ خدا فاش و عيان و عين اعيان آمده
سلطان عدنانى نسب ،[۱]مولاى بطحايى حسب[۲]شاه عجم ، ماه عرب ، داراى[۳]دوران آمده
هر سو كه آيد از دمش جنّات عدنْ آراسته هر جا رسيده مقدمش آن جا گلستان آمده
آن صاحب عصر و زمان ، آن پادشاه انس و جان بر كلّ افراد جهان، مولا و سلطان آمده
سرّ خدايى را ببين كاندر بشر ظاهر شده نور الهى را نگر كز وى نمايان آمده
شاهى كه دائم سايه اش بر فرق عالم تافته بنيان تخت و پايه اش بالاى كيوان آمده
سيّار و ثابت با ادب بر آستانش روز و شب با ياد او بى كام و لب، تسبيحگويان آمده
تصديق قول ثابتش آيات فرقانى همه تشريف[۴]ذات اقدسش تمجيد قرآن آمده
با همّت او ذرّه اى، قُطر سماوات و زمين در حشمت او نمله اى،[۵]مُلك سليمان آمده
ماه از فروغ طلعتش در ابر حسرت مختفى سرو روان از قامتش افتان و خيزان آمده
نور ظهورش آن چنان بگرفت آفاق جهان كز بارگاه لامكان تا مُلك امكان آمده
در بارگاه عزّتش خيل ملايك پاسبان بر انس و جان از حضرتش اكرام و احسان آمده
در طلعت و رخسار او شمس و قمر شد منخسف[۶]وز لعل گوهربار او عالم دُرافشان آمده
در اقتدا با حضرتش يا خود براى خدمتش از آسمان چارمين، عيسى شتابان آمده[۷].[۸]
[۱]عدنان : يكى از قبايلى كه اَنساب عرب بدان منتهى شود . مورّخان متفق اند كه عدنان از فرزندان اسماعيل بن ابراهيم است ، و اكثر اهل حجاز به او منسوب اند .
[۲]بطحا : وادى مكّه معظّمه .
[۳]دارا : دارنده تخت پادشاهى ، خداوند ، مالك .
[۶]منخسف : پوشيده شده ، گرفته .
[۷]اشاره به نزول مسيح عليه السلام در زمان ظهور صاحب الأمر عليه السلام است كه در روايات بسيارى بدان تصريح شده است .
[۸]كليات ساقى، دانش نامه شعر مهدوى: ج ۱ ص ۳۸۵.