پژوهشى در باره مثل‏ هاى قرآن‏ - صفحه 11

امثال كامنه، امثالى هستند كه در ظاهر عبارت به صراحت به مثل بودن آنها اشاره نشده است؛ . 1 ولى از جان كلام مى‏توان مثلى را بيرون كشيد؛ مانند :
(وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَ لِكَ نُصَرِّفُ الأَْيَتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ .2
زمين پاك و آماده، گياهش به اذن پروردگارش بر مى‏آيد؛ و زمين ناپاك و نامناسب جز اندك و بى‏فايده از آن بر نمى‏آيد. اين گونه آيات خود را براى گروهى كه شكر مى‏گزارند، گونه گون بيان مى‏كنيم)
.
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله اين آيه را مثلى پنهان شده و از امثال كامنه قرآن معرفى كرده و مراد از «بلد طيب» را دل پاك مومن، و مقصود از «بلد خبيث» را دل ناپاك انسان شرور و كافر دانسته است.
برخى تمثيل را در سه قسم رمزى، قصصى و طبيعى جاى داده و بر آن رفته‏اند كه فقط تمثيل قصصى و طبيعى در قرآن وجود دارد.3 منظور از تمثيل رمزى داستان‏هايى است كه از زبان پرندگان و گياهان و حتى جمادات بيان مى‏شوند كه بعضى، قصص قرآنى چون داستان مورچه با سليمان را از اين مقوله دانسته‏اند، در حالى كه چنين تفسيرى بر خلاف تصريح قرآن است؛ چرا كه اين كتاب بر طبق آيه (لَقَدْ كَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِاُّوْلِى الْأَلْبَبِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى‏ وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِى بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛4 به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است. اين قصص، سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصديقِ آنچه از كتاب‏هايى است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان مى‏آورند، رهنمود و رحمتى

1.البرهان فى علوم القرآن : ج‏۱ ص‏۴۸۶.

2.اعراف : آيه ۵۸.

3.الأمثال فى القرآن الكريم : ص‏۱۹ - ۲۱.

4.يوسف : آيه ۱۱۱.

صفحه از 14