تحلیلی در باره ارزیابی سفر امام حسین علیه السلام به عراق و نهضت کوفه - صفحه 46

اقتصادى اين شهر براى تهديد و تطميع مردم ، نهايت بهره را برد . متن گزارش طبرى در اين باره ، چنين است :
ابن زياد ، بر رؤسا و مردم ، سخت گرفت و گفت: به رؤساى قبايل بنويسيد : هر كس از مخالفان امير مؤمنان و حَروريه (خوارج) و اهل ترديد ـ كه كارشان اختلاف افكنى و نفاق و تشتّت است ـ ، در ميان شما باشد و امان نامه بنويسد ، در امان است ؛ امّا هر كس امان نامه ننويسد ، بايد كسى از رؤسا ، او را ضمانت كند كه با ما مخالفتى نمى كند و بر ما خروج نمى نمايد ، و اگر چنين نكند ، ذمّه ام از او برى است و خون و مالش حلال است و خونش ريخته مى شود .
اگر در تحت رياست بزرگ قبيله اى ، كسى بر امير مؤمنان خروج كند و وى ، او را براى ما نفرستد ، بر درِ خانه اش به دار آويخته مى شود و از مقرّرى ، محروم مى گردد و به منطقه «الزاره» (بيشه شيران) در عُمان ، فرستاده مى شود . 1
همچنين هنگامى كه مسلم بن عقيل عليه السلام به همراه سپاه خود ، قصر ابن زياد را محاصره كرد و او را در فشار قرار داد ، يكى از شگردهاى موفّق ابن زياد ، اين بود كه از طريق اشراف كوفه و رؤساى قبايل ، به سپاهيان مسلم ، پيغام داد كه اگر دست از يارى او بردارند و در صف فرمانبران در آيند ، به عطاى آنان خواهد افزود ؛ ولى در صورت ادامه شورش ، عطاى آنان ، قطع خواهد شد . 2
بر پايه برخى از گزارش ها ، در روز عاشورا ، هنگامى كه امام حسين عليه السلام با كوفيان ، اتمام حجّت مى نمود و آنها با سر و صدا ، تلاش مى كردند كه از سخنرانى ايشان ممانعت كنند ، امام عليه السلام به موضوع «عطا» و حرامخوارىِ آنان از اين طريق ، به عنوان يكى از علل انحراف و نافرمانى آنان ، اشاره كرد و فرمود :
وَكُلُّكُم عاصٍ لِأَمرى غَيرُ مُستَمِعٍ لِقَولى ، قَدِ انخَزَلَت عَطِيّاتُكُم مِنَ الحَرامِ ، وَ مُلِئَت

1.ر . ك : ج ۴ ص ۱۳۵ (فصل چهارم / سياست ابن زياد براى تسلّط بر كوفه) .

2.ر. ك : همان ص ۲۲۵ (فصل چهارم / نقشه ابن زياد براى پراكنده كردن مردم از اطراف مسلم) .

صفحه از 51