(۱)
هدایت و ضلالت از دیدگاه قرآن و روایات
رستمیان، محمّدعلى
كارشناسى ارشد الهیات و معارف اسلامى
مركز تربیت مدرّس حوزه علمیه قم
استاد راهنما: حجّتى، دكتر سید محمّدباقر
استاد مشاور: معرفت، آیتالله محمّدهادى
۱۳۷۳
۲۲۳ص
آنچه در این پایان نامه مورد بررسى قرار گرفته است، مسئله هدایت و ضلالت و زمینه هایى است كه انسان به وسیله آنها به هدایت مى رسد و یا به سقوط در مى افتد. این موضوع با توجّه به آیات قرآن كریم و روایات اهل بیتعلیهم السلام ، بررسى شده است. واژه «هدایت» در دو معنا به كار مىرود: ارائه طریق یا راهنمایى و ایصال الى المطلوب یا رهبرى. بر اساس استقراى آیات قرآن، حدود ۴۳ آیه در زمینه متعلَّق هدایت وجود دارد كه از میان آنها شانزده آیه متعلَّق هدایت را صراط مستقیم ذكر كرده است و صراط مستقیم، همان دین استوارى است كه مصداق اتم و اكمل آن، آیین ابراهیمعلیه السلام است و به طور كلّى، حقیقت صراط مستقیم، چیزى جز اسلام ناب، یعنى تسلیم و فنا در پیشگاه احدیت، عبد خدا بودن و انقطاع از ماسَوَىاللَّه نیست. پایاننامه از دو بخش عمده تشكیل شده كه هر بخش، شامل چند فصل است. بخش اوّل در باب كلّیات بحث و شامل چند فصل است. فصل اوّل این بخش، به معناى هدایت و ضلالت در كتب لغت پرداخته و آیاتى از قرآن را در معناى لغوى هدایت آورده و طریقه استعمال هدایت در قرآن را بررسى كرده است. هجده وجه براى هدایت و هشت وجه براى ضلالت، بیان شده است. فصل دوم، مربوط به بحث از قلمرو و محدوده هدایت و ضلالت است. نویسنده در این فصل، از هدایت عامّه، مراحل مختلف قبل از هدایت، نیاز تمام موجودات به هدایت الهى و قلمرو ضلالت، بحث مىكند. فصل سوم، درباره اقسام هدایت است. نویسنده، بنا به تقسیمى، هدایت را به دو قِسم تكوینى و تشریعى تقسیم نموده و هدایت تكوینى را نیز شامل سه قسم: هدایت طبیعى، هدایت غریزى و هدایت فطرى دانسته است. سپس اقسام ضلالت را بررسى مىكند. در تقسیم او گمراهان بر سه دستهاند: گمراهان از فطرت الهى، غوطهوران در ضلالت و گمراهى، و منحرفان از صراط مستقیم. منشأ این انحراف نیز یا انحراف اعتقادى است یا انحراف عملى. فصل چهارم، درباره مراتب هدایت و ضلالت است. نگارنده در این فصل از سلسله طولى هدایت، مراتب هدایت عامّه و خاصّه، مراتب هدایت خاصّه بحث شده و آمده كه صراط مستقیم، والاترین مرتبه هدایت و مراتب ضلالت است. بخش دوم پایاننامه، بررسى عوامل هدایت و ضلالت است. این بخش، داراى پنج فصل است: فصل اوّل، درباره انتساب هدایت و ضلالت به خداوند است. به همین مناسبت، نگارنده در باب جبر و اختیار و آراى مختلف درباره این مقوله، سخن مىگوید و جبرى یا تفویضى بودنِ هدایت و ضلالت را بررسى مىكند. فصل دوم، مربوط به بررسى زمینههاى هدایت است. نگارنده این زمینهها را به دو دسته تقسیم نموده است: اوّل، زمینههاى عمومى كسب تقوا: تفكّر، عقل و علم ؛ و دوم، زمینههاى كمال هدایت: عمل صالح، یاد خداوند، اخلاص و انابه. فصل سوم، به بررسى عوامل هدایت مىپردازد. این عوامل عبارتاند از: انبیا، كتابهاى آسمانى، ائمهعلیهم السلام، علما و كعبه. فصل چهارم، زمینههاى ضلالت را بررسى مىكند كه به گونه عام به دو دسته تقسیم شدهاند: دینپرستى و ترك زمینههاى هدایت. فصل پنجم، درباره عوامل اضلال است. این عوامل نیز عبارتاند از: شیطان، هواى نفس، بدعتها، تقلید كوركورانه در تفكّر، عمل بر طبق ظن. نویسنده در خاتمه نیز خلاصهاى از مباحث پایاننامه را به دست داده است .