دلايل تنهايى امام على(ع) - صفحه 16

بحث اخلاقى و سياسى بسى مهمّى در تعامل اجتماعى پرداخته و از آزمون هاى دشوار الهى براى پرورش انسان ها سخن مى گويد و تأكيد مى كند كه مصائب و دشوارى هاى گونه گون زندگى، در جهت سازندگى معنوى انسان و پاكسازى او از رذايل اخلاقى، بويژه خودخواهى و كبر و برترى جويى است، بدان گونه كه خداوند متعال، نماز، روزه و زكات را براى چنين هدفى تشريع كرده است.
آن گاه، امام عليه السلام مردمان را به نگريستن به تاريخ و تأمّل در حوادث و عبرت آموزى از سرنوشت انقلاب هاى دينىِ پيش از اسلام فرا مى خواند، تا چگونگى فرجام آنها را دريابند و نقش اختلاف و تفرقه را در به شكست انجاميدن دعوت ها بازشناسند، تا مبادا برترى جويى ها و خودخواهى هاى نخبگان و خواص، و پيروى هاى ناآگاهانه عوام، حكومت اسلامى را به سرنوشت انقلاب هاى پيشين دچار سازد.
امام عليه السلام در اين بخش از سخن، با صراحتْ اعلام خطر مى كند و با كلامى روشن، بر خواص و عوام، حجّت را تمام مى كند:
ألا و انَّكُم قَد نَقَضتُم أيدِيَكُم مِن حَبلِ الطّاعَةِ ، وثَلمتُم حِصنَ اللّهِ المَضروبَ عَلَيكُم بِأَحكامِ الجاهِلِيَّةِ ، ... وَاعلَموا أنَّكُم صِرتُم بَعدَ الهِجرَةِ أعراباً و بَعدَ المُوالاةِ أحزاباً ، ما تَتَعَلَّقونَ مِن الإِسلامِ إلا بِإسمِهِ ولا تَعرِفونَ مِنَ الايمانِ إلّا رَسمَهُ ... ألا وإنّكم قد قَطَعْتُم قيدَ الإسلامْ وعطّلتُم حدودَه وأمتُّم أحكامَه .۱همانا شما رشته فرمانبردارى را از دست ها بُريديد و با داورى هاى دوران جاهليت ، در دژ خداوندى كه پيرامونتان بود ، رخنه كرديد ... و بدانيد كه شما پس از هجرت ، به خوى باديه نشينى بازگشتيد و پس از پيوند دوستى ، دسته دسته شديد . با اسلام ، جز به نام آن ، بستگى نداريد و از ايمان ، جز نشان آن را نمى شناسيد ... بدانيد كه شما رشته اسلام را گسستيد . حدود آن را تعطيل كرديد و احكام آن را ميرانديد .

1.نهج البلاغة : خطبه ۱۹۲ .

صفحه از 44