افزون بر اين، مسلّم است كه تقيّه و خوف، ارتباطى با يك نام خاصّ ندارند؛ بلكه همه اسامى و لقبها و توصيفات را شامل مىشوند. اين، در حالى است كه روايات گوناگون به لقب ايشان تصريح كرده و يا وصف مشهور ايشان (الحجّة من آل محمّد) را آوردهاند، بدون اين كه نام اختصاصى ايشان را ذكر كنند . روشن است كه اين گونه سخن گفتن، با تقيّه و خوف، سازش ندارد.
با توجّه به اين مقدّمات مىگوييم :
احاديث نهىكننده از بردن نام امام عليه السلام، داراى اسناد صحيح و متعدّدند و بسيارى از آنها در زمان امامان پيشين و حتّى در زمان پيامبر صلى اللّه عليه وآله كه فضاى تقيّه وجود نداشته است، نقل شدهاند.
آنان همچنين با واژه مهدى ، به صراحت از امام دوازدهم عليه السلام ياد كردهاند و القاب ايشان بويژه «مهدى» را آورده؛ ولى نام اصلى ايشان را ذكر نكردهاند و آن را ممنوع دانستهاند . بنا بر اين، حكم به حرمت آوردن نام امام عليه السلام قوىتر از جواز است، اگر چه علّت حكم براى ما مشخّص نيست.