زندگى نامه لقمان - صفحه 7

هيچ كس را از آدميان ، عمر ، چون لقمان نبوده است . سه هزار سال عمر داشت . چون عمرش به آخر رسيد، ملك الموت بيامد . او را ديد در ميان نيستان نشسته ، زنبيل مى بافت . ملك الموت گفت : اى لقمان! سه هزار سال عمر يافتى . چرا خانه اى نساختى؟
گفت : ابله ، كسى كه او را چون تويى در پى بُوَد و او را پرواى خانه ساختن باشد!
در گزارشى ديگر آمده است كه لقمان حكيم ، سه هزار و پانصد سال ، عمر كرد .
ديگرى گامى فراتر نهاده و گفته است :
لقمان فرزند خويش را از ره پند گفت : چهار هزار سال، چهار هزار پيغمبر را چاكرى كردم ... .
گفتنى است كه دليل قاطعى براى اثبات هيچ يك از اين گزارش ها وجود ندارد . البتّه دليلى بر نفى آنها هم وجود ندارد ؛ ليكن از مجموع آنها به ضميمه برخى احاديث ، شايد بتوان طولانى بودن عمر وى را اثبات كرد . ۱

1.به نظر مى رسد كه بعضى از مورّخان ، بين لقمان حكيم و لقمان بن عاد كبير (صاحب كركسان) فرق نگذاشته اند و آن دو را يكى دانسته اند ؛ در حالى كه لقمان بن عاد كبير، در زمان هود عليه السلام و لقمان حكيم در عصر حضرت داوود عليه السلام زندگى مى كرده است . پيامبرىِ هود عليه السلام ، طبق برخى گزارش ها ، حدود هشتصد سال پيش از بعثت داوود عليه السلام است و با توجّه به جوانىِ لقمان در زمان داوود عليه السلام ، روشن است كه اين دو نمى توانند يكى باشند . طول عمر لقمان بن عاد ، توجّه بسيارى از دانشمندان را به خود معطوف داشته است . مثلاً شيخ صدوق و شيخ مفيد ، نام او را در شمار مُعمَّرين ، جهت اثبات طول عمر امام مهدى عليه السلام ياد كرده اند (ر . ك : كمال الدين و تمام النعمة : ص ۵۵۹ ، الفصول العشرة : ص ۹۴) . شاعران و داستان سرايان عرب نيز در اين زمينه ، قلم فرسايى كرده اند و از او شخصيتى افسانه اى ساخته اند ، به گونه اى كه جاحظ (م ۲۵۵ق) مى نويسد : و كانت العرب تعظم شأن لقمان بن عاد الأكبر والأصغر ولقيم بن لقمان في النباهة والقدر وفي العلم والحكم وفي اللسان وفي الحلم وهذان غير لقمان الحكيم المذكور في القرآن؛ عرب، جايگاه لقمان بن عاد اكبر و اصغر و لقيم بن لقمان را در هوشمندى، منزلت، دانش، حكمت، ادب و بردبارى بزرگ مى شمارد. و اين دو، البته، غير از لقمان ياد شده در قرآن هستند (البيان والتبين : ج ۱ ص ۲۳ و ۱۶۱) .

صفحه از 17