تبيين ويژگى‏هاى پرچم قيام از منظر روايات‏

تبيين ويژگى‏هاى پرچم قيام از منظر روايات‏

احاديث متعدّدى به وجود پرچم در قيام امام مهدى عليه السلام تصريح كرده و اوصافى را براى آن برشمرده اند.

از ديرباز[۱]تا كنون، كشورها و نهضت ها از پرچم به عنوان نماد حركت، مقاومت و قدرت استفاده كرده اند. پرچم اگر چه در روزگار صلح و آرامش نيز مظهر استقلال و عزّت يك كشور است؛ امّا نمود آن، بيشتر در جنگ ها جلوه مى كند . پرچم به گونه اى كلّى و عمومى، اقتدار و استقامت يك لشكر را در ميدان نبرد نشان مى دهد و نماد ايستايى، استقامت و برقرارى خيمه فرماندهى و از هم نپاشيدن نظام سپاه است . رنگ ها و شعارهاى نوشته شده بر پرچم نيز بخشى از اهداف، آرمان ها و پيوندهاى صاحبان پرچم را نشان مى دهند.

در اسلام نيز از پرچم استفاده شده و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در نبردهاى خود و بويژه نخستين نبرد خود (بدر)، از پرچم استفاده نمود[۲]و امام على عليه السلام نيز در نخستين نبرد داخلى (جمل) از همان پرچم سود برد[۳]و سپس نسل به نسل، ميان اهل بيت عليهم السلام دست به دست شد تا به امام زمان عليه السلام رسيد.

بر اين پايه، احاديث متعدّدى به وجود پرچم در قيام امام مهدى عليه السلام تصريح كرده و اوصافى را براى آن برشمرده اند كه عبارت اند از :

۱. مقدّس بودن و انتساب آن به خداوند

پرچم قيام، پرچمى الهى، نبوى و علوى است. اين ويژگى از عبارت «يَأتيهِ بِها (جَبرَييلُ عليه السلام آن را مى آورد)»[۴]و توصيف مكرّر آن به «رايَةُ رَسولِ اللَّهِ صلى اللّه عليه و آله (پرچم پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله )»[۵]و نيز يك سان بودن آن با پرچم امام على عليه السلام در جنگ جمل،[۶]قابل استفاده است. همچنين توصيف زيبا و مجازگونه «عَمودُها مِن عَمودِ العَرشِ»،[۷]مؤيّد ارتباط مستقيم خيمه فرماندهى امام مهدى عليه السلام با عرش خداوند به عنوان مركز فرماندهى نظام هستى است؛ معنايى كه از عبارت «مِن وَرَقِ الجَنَّةِ»[۸]نيز قابل استفاده است و زمينه ساز اين سخن است كه پرچم امام مهدى عليه السلام ، نه از جنس چوب و پارچه،[۹]بلكه نمادى از شوكت الهى و عظمت و قدرت سپاه قيام است؛ پرچمى كه به هر جا روى كند، نصر و فتح الهى را به ارمغان مى آورد و دشمنان را به هلاكت مى رساند.[۱۰]

۲. شعار پرچم، نماد توحيد

مطابق با تصريح حديث، جمله «البَيعَةُ للَّهِ»[۱۱]بر پرچم قيام، نقش بسته است كه پيوند و وابستگى قيام را به خداوند نشان مى دهد . اين ويژگى، افزون بر تقويت ويژگى نخست، اين پيام را فراز مى آورد كه امام مهدى عليه السلام در پى تشكيل حكومت فردى، قبيله اى و حزبى نيست و او به دور از فردگرايى و شخص پرستى، در پى چيره كردن اراده خدا در زمين و به ميراث بردن آن به نفع صالحان و مستضعفان خداباور است.

گفتنى است كه در گزارشى ديگر، جمله «اسمَعوا وَ أَطيعوا»[۱۲]نقش پرچم گفته شده كه منافاتى با اين سخن ندارد؛ زيرا مى توان بر پرچم، جمله هاى متعدّدى نگاشت . اين شعار نيز در راستاى دعوت استوار و محكم جهانيان به قيام توحيدى مهدى عليه السلام است كه پيروزى و چيرگى آن، حتمى است.

۳. ايجاد كننده هراس در دل دشمنان

مطابق با برخى احاديث،[۱۳]«هراس»، پيشاپيش پرچم قيام و به فاصله يك ماه جلوتر، حركت مى كند. اين احاديث، هراس را در هر چهار جهت دانسته اند و حديثى ديگر،[۱۴]آن را گونه اى همسانى با پيامبر صلى اللّه عليه و آله خوانده است.[۱۵]در احاديث ديگر اين باب، سخن از يارى شدن امام مهدى عليه السلام با رعب و هراس است . بر اين پايه، حركت رعب و هراس، بيانى مجازى براى نشان دادن هراس دشمنان قيام از امام مهدى عليه السلام و لشكر او دارد؛ امرى كه از نظر نظامى، زمينه ساز مهمّ شكست و هزيمت دشمنان و فراهم كننده پيروزى ياران قيام است .

۴. استوار كردن دل مؤمنان

پرچم تا آن گاه كه در اهتزاز است، به لشكريان قوّت مى بخشد و همان اندازه كه در دل دشمن، هراس مى افكند، دل دوستان و باورمندان را استوار و گام هاى آنان را در ميدان جنگ، راسخ تر مى گرداند . اين ويژگى براى هر پرچمى و به گونه طبيعى وجود دارد:

إِذا هَزَّها لَم يَبقَ مُؤمِنٌ إلّا صارَ قَلبُهُ كَزُبَرِ الحَديدِ .[۱۶]

چون پرچم را به اهتزاز در مى آورد ، مؤمنى باقى نمى ماند، جز آن كه دلش مانند پاره هاى آهن [محكم ] مى شود.

۵ . همراهى فرشتگان و نصرت الهى

پرچم قيام مهدوى، از هنگام برافراشته شدن، ديگر جمع نمى شود و در هيچ جا متوقّف نمى گردد و از هيچ نبردى عقب نمى نشيند و باز نمى گردد تا آن كه سلطنت خداوند را بر همه كره خاكى بگسترد. اين ويژگى كه در واقع، نمايانگر غلبه قيام بر همه قدرت هاى معارض است، با عبارت «لا تُرَدُّ لَهُ رايَةٌ»[۱۷]در احاديث باب «غلبه رايته ، چيرگى پرچم امام عليه السلام » تكرار و مورد تأكيد قرار گرفته است. افزون بر اين، عبارت زيبا و مجازى «سائِرُها مِن نَصرِ اللَّهِ عليهم السلام »[۱۸]بيان مى كند كه اهتزاز پارچه پرچم قيام، نه از باد و هوا و كار طبيعت است؛ بلكه نفخه نصر الهى، آن را به جنبش در مى آورد و چه كسى مى تواند چراغى را كه ايزد برافروزد، خاموش سازد؟!

چه كسى را ياراى ايستادگى در برابر پرچمى است كه پارچه اش نه از جنس پنبه و كتان و ابريشم، بلكه از برگ هاى درختان بهشت است[۱۹]و دسته اش نه از چوب و فلز كه از عمود عرش بزرگ خداوند است[۲۰]و ياريگرانش نه تنها انسان ها، بلكه هزاران فرشته نشان دار و مقرّب درگاه الهى اند؛[۲۱]همان فرشتگان فرود آمده و نشاندار (منزلين و مسوّمين) كه به تصريح قرآن در جنگ بدر به يارى مؤمنان آمدند[۲۲]و در هر جاى ديگرى كه خداپرستان استقامت بورزند، بر آنان فرود مى آيند و آنان را دلدارى مى دهند و استواردل مى دارند و به بهشت بشارت مى دهند.[۲۳]


[۱]به قلم پژوهشگر ارجمند ، حجّة الاسلام و المسلمين عبد الهادى مسعودى .

[۲]ر. ك: المناقب ، ابن شهرآشوب: ج ۳ ص ۱۱۹ و الصحيح من سيرة النبىّ الأعظم: ج ۷ ص ۹۹ .

[۳]ر.ك: ص ۴۳ ح ۱۶۶۲ .

[۴]ر.ك: ص ۳۷ ح ۱۶۵۴ و ص ۳۷ ح ۱۶۵۷ .

[۵]ر.ك: ص ۳۷ (پرچمش پرچم پيامبر خداست).

[۶]ر.ك : ص ۴۲ ح ۱۶۶۲ .

[۷]ر.ك: ص ۳۸ ح ۱۶۵۶ .

[۸]ر.ك: ص ۴۲ ح ۱۶۶۲ .

[۹]ر.ك: همان .

[۱۰]ر.ك: ص ۳۷ ح ۱۶۵۴ و ص ۳۷ ح ۱۶۵۶ و ص ۵۱ «چيرگى پرچم امام».

[۱۱]ر.ك: ص ۴۳ ح ۱۶۶۰ .

[۱۲]ر.ك: ص ۴۳ ح ۱۶۶۱ .

[۱۳]ر.ك : ص ۴۳ (هراس آفرينى پرچم امام عليه السلام ) .

[۱۴]ر.ك: ص ۴۵ ح ۱۶۶۳ .

[۱۵]«أعطيت خمساً لم يعطهن أحد قبلى من الأنبياء جعلت لى الأرض طهوراً ومسجداً ولم يكن نبى من الأنبياء يصلى حتّى يبلغ محرابه و أعطيت الرعب مسيرة شهر يكون بينى و بين المشركين مسيرة شهر فيقذف اللَّه الرعب فى قلوبهم؛ به من پنج چيز داده شده كه به هيچ يك از پيامبران پيش از من داده نشده است : زمين براى من پاك و سجده گاه قرار داده شد ، در حالى كه هيچ يك از پيامبران، نماز خود را جز در محرابش نمى خواند . به من مرعوب بودن [دشمن ] داده شده است و خداوند، در دل مشركانى كه با من فاصله راهى يك ماهه دارند ، ترس و واهمه انداخته است» (السنن الكبرى، بيهقى: ج ۲ ص ۶۰۸ح ۴۲۶۶) .

[۱۶]ر. ك: ص ۳۸ ح ۱۶۵۶ .

[۱۷]. ر.ك : ص ۴۴ ح ۱۶۶۳ .

[۱۸]. ر.ك : ص ۳۶ ح ۱۶۵۴ و ص ۳۸ ح ۱۶۵۶ و ص ۳۸ ح ۱۶۵۷.

[۱۹]ر.ك: ص ۴۲ ح ۱۶۶۲ .

[۲۰]ر.ك: ص ۳۷ (پرچمش پرچم پيامبر خداست) .

[۲۱]ر.ك: ص ۳۷ ح ۱۶۵۵ و ص ۴۳ ح ۱۶۶۲ .

[۲۲]«وَلَقَد نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ * إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلَثَةِ ءَالَفٍ مِّنَ الْمَلَلِكَةِ مُنزَلِينَ * بَلَى  إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ ءَالَفٍ مِّنَ الْمَلَلِكَةِ مُسَوِّمِينَ؛ و يقيناً خدا شما را در [ جنگ ] بدر، با آن كه ناتوان بوديد، يارى كرد. پس، از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاس گزارى نماييد. آن گاه كه به مؤمنان مى گفتى: «آيا شما را بس نيست كه پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشته فرود آمده، يارى كند؟». آرى، اگر شكيبايى كنيد و پرهيزگارى نماييد و با همين جوش [ و خروش ] بر شما بتازند، [ همان گاه ] پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار، يارى خواهد كرد» (آل عمران : آيه ۱۲۳ - ۱۲۵).

[۲۳]«إِنَّ الَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَلِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَ لَا تَحْزَنُواْ وَ أَبْشِرُواْ بِالْجَنَّةِ الَّتِى كُنتُمْ تُوعَدُونَ؛ در حقيقت، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست»، سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مى آيند [و مى گويند: ]هان! بيم مداريد و غمگين مباشيد، و به بهشتى كه وعده يافته بوديد، شاد باشيد» (فصّلت: آيه ۳۰) .