عبد اللّه بن عبّاس

عبد اللّه بن عبّاس

مفسر و شخصیت برجسته

ابو عبّاس ، عبد اللّه بن عبّاس بن عبد المطّلب قُرَشى هاشمى از مفسّران و محدّثان بلندآوازه تاريخ اسلام است . او سه سال قبل از هجرت در شِعب مكّه به دنيا آمد و به سال هشتم هجرى (سال فتح مكّه) به مدينه رفت . در زمان عمر ، خليفه با او مشورت مى كرد و به روزگار خيزش مردم عليه عثمان ، نماينده عثمان در حج و در زمان خلافت على عليه السلام نيز يار ، همراه ، مشاور ، كارگزار و فرمانده نظامى آن بزرگوار بود .

او در نبرد جمل ، فرماندهى طلايه سپاه را به عهده داشت و پس از آن به حكومت بصره گماشته شد . قبل از شروع جنگ صِفّين ، كسى را در بصره به جانشينى خود نهاد و همراه على عليه السلام به نبرد با معاويه شتافت .

عبد اللّه در هفت روز اوّل نبرد صفّين ، يكى از فرماندهان سپاه امام عليه السلام بود و در تمام جنگ ، همگامِ استوار على عليه السلام .

در ماجراى «حكميّت» ، على عليه السلام او را به عنوان حَكَم (داور) از سوى خود پيشنهاد كرد ؛ امّا خوارج و اشعث بن قيس با آن مخالفت ورزيدند و گفتند : ميان على و ابن عبّاس ، فرقى نيست .

در جريان نهروان ، او بارها از سوى على عليه السلام با خوارج به گفتگو پرداخت و در مناظره هايى هوشمندانه ، نااستوارى موضع خوارج و همچنين جايگاه والاى على عليه السلام را نماياند .[۱]او به هنگام شهادت على عليه السلام ، فرماندار بصره بود .

ابن عبّاس پس از على عليه السلام دست بيعت به امام حسن عليه السلام داد و به كارگزارى از سوى وى عازم بصره شد .

عبد اللّه بن عبّاس ، همراه امام حسين عليه السلام در قيام كربلا شركت نكرد . برخى علّت اين عدم مشاركت را نابينا بودن وى دانسته اند .

او پس از قدرت يافتن عبد اللّه بن زبير در حجاز و بصره و عراق ، با وى بيعت نكرد . بيعت نكردن او و محمّد بن حنفيه ، بر ابن زبيرْ گران آمد ، به آن سان كه مى خواست آنها را در آتش بسوزاند .

ابن عبّاس ، دانشمندى است كه در تفسير ، حديث و فقه ، جايگاه بسيار والايى دارد . وى در دانش ، شاگرد على عليه السلام بود و به اين شاگردى بسى افتخار مى كرد .

ابن عبّاس به سال ۶۸ هجرى و در ۷۱ سالگى در تبعيدگاهش طائف ، در حالى كه مكرّر مى گفت : «خدايا! من با محمّد و خاندانش به تو تقرّب مى جويم . خدايا! من با ولايت بزرگمان ، على بن ابى طالب ، به تو تقرّب مى جويم» ، زندگى را بدرود گفت .

در نقل ديگرى آمده است كه او هنگام وفات مى گفت : «خدايا! من با ولايت على بن ابى طالب ، به تو تقرّب مى جويم» .

خلفاى بنى عبّاس از نسل اويند و على عليه السلام اين نكته را پيشگويى كرده و ابن عبّاس را «پدر شاهان» خطاب كرده بود .[۲]


[۱]ر . ك : ج ۶ ص ۳۸۹ (روانه كردن عبد اللّه بن عبّاس به سوى خوارج) .

[۲]ر .ك : ج ۱۲ ص ۱۰۵ (پادشاهى بنى عبّاس و نابودى آن) .