(2)
ولایت در نهجالبلاغة
جهانشاهى، عصمت
كارشناسى ارشد الهیات و معارف اسلامى
دانشگاه آزاد اسلامى تهران
استاد راهنما: دكتر بهشتى، احمد
استاد مشاور: دكتر حجّتى، محمّدباقر
184ص .
نگارنده در این مجموعه به بیان راز و رمز ولایت از زبان ولىّاللَّه الأعظم پرداخته و با محور قرار دادن كتاب شریف نهجالبلاغة، به شرح و بسط بحث از ولایت، مراد و منظور از این اصطلاح پرداخته و معناى ولایت از دیدگاه نهجالبلاغة بیشتر مدّ نظر وى بوده است.
در بحثهاى مقدّماتى، سخنى كوتاه درباره شخصیت علىعلیه السلام بیان شده و در قسمت بعد به عظمت نهجالبلاغةى او اشاره شده است.
در مبحث بعد، قبل از شروع بحث، ولایت از لحاظ واژه و ریشه در كتب لغت مورد بررسى قرار داده است.
مطالب بخش بعدى درباره اقسام ولایت است. نگارنده، چهار قسم براى ولایت عنوان كرده و توضیح مىدهد كه عبارتاند از: ولایت محبّت، ولایت امامت، ولایت تكوینى و ولایت تشریعى.
در قسم اوّل (ولایت محبّت) آمده كه ضرورت دوستى اهل بیت و اینكه دوستى آن بزرگواران، اجر رسالت و ناشى از دوستى حق است. همچنین درباره رمز دوستى علىعلیه السلام و اینكه دوستى وى، ایمان و دشمنى وى نفاق است، سخن به میان آمده است.
در بحث ولایت امامت كه به معناى پیشوایى دینى است، درباره نصب امام از جانب خدا و همچنین عصمت و علم او بحث شده است، و اینكه عصمت و علم در بالاترین حدّ آن، فقط شامل آل محمّدصلى الله علیه وآله مىشود.
بحث دیگر این قسمت، درباره ولایت تكوینى یا ولاء تصرّف است كه در مرحله اوّل، مخصوص خداوند متعال و سپس، مختّص اولیاى الهى به اذن الهى است و بالاترین مرتبه آن را اهل بیتعلیهم السلام دارا هستند از مطالب مهم این قسمت، بحث از هدایت به امر است كه مقام ویژه امام است و هدایت و راهبرى است.
مطلب مورد اشاره دیگر، ولایت تشریعى است كه در دو معنا توضیح داده شده است:
الف . به معناى وضع قوانین و احكام، كه این ویژگى نیز از آنِ حق تعالى و پس از او پیامبرصلى الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام است.
ب . به معناى سرپرستى و راهبرى، كه ضرورى جامعه است و غفلت از آن، عواقب زیانبار بسیارى را در جوامع اسلامى در بر داشته است. در این قسمت به فطرت و همچنین سیره پیامبر بزرگوار استناد شده، و اینكه در زمان غیبت، سرپرستى جامعه مسلمانان با ولىّ فقیه جامع شرایط رهبرى است؛ زیرا این مقام، ثابت است و مقام، غیر از فرد است، و با نبود فرد، مقام از بین نمىرود.
در بخش دیگر پایاننامه، حكومت در نهجالبلاغة به طور اجمال مورد بررسى قرار گرفته است. از مهمترین و فراوانترین مباحث نهجالبلاغه، مبحث حكومت است. با اینكه علىعلیه السلام پیشواى دینى است و امامت دینى جامعه را دارد، درباره حكومت، بسیار تأكید كرده است و در عین حال، آن را بىارزشتر از كفش لنگهاى پاره و آب دهان بُز دانسته است؛ زیرا حكومت، فى نفسه، ارزشى ندارد، امّا به خاطر هدفى كه بر آن مترتّب مىگردد، ارزش بالایى خواهد داشت.
از مباحث مهم دیگر كه به بهترین شیوه در نهجالبلاغة مطرح شده «رابطه والى و رعیت» است و از زیباترین مباحث در این زمینه، عهدنامه حضرت علىعلیه السلام به مالك اشتر، سردار رشید اوست.
عنوان مبحث دیگر این بخش، «اهل بیت و حكومت» است.
در پایان مبحث حكومت، به سكوت تلخ و شكوهمند علىعلیه السلام اشاره شده، كه آن بزرگوار براى حفظ وحدت مسلمانان صبر كرد و حقّ حكومت را - كه مهم بود - فداى وحدت مسلمانان - كه اهم بود - نمود.
آخرین بخش از این مجموعه به بیان حقیقت ولایت اختصاص یافته، و اینكه «ولىّ» از اسماى حق و دائمى است. همچنین درباره اتّحاد ولایت پیامبر بزرگوارصلى الله علیه وآله و علىعلیه السلام سخن به میان آمده و برخى از فضایل بىشمار آن حضرت، بیان شده است.