31
ميزان الحكمه ج 01

وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفُ بِالْعِبَادِ». ۱

وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لاَ نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَ لاَ شُكُورًا». ۲

الحديث :

۵۱.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :لَمّا باتَ عَلِيٌّ عليه السلام عَلَى الفِراشِ أوحَى اللّهُ تَعالى إلى مَلَكَينِ مِن مَلائِكَتِهِ لَم يَكُن فِي المَلائِكَةِ أشَدُّ ائتِلافا و مُؤاخاةً مِنهُما ، فَقالَ : إنّي مُميتٌ أحدَكُما فَاختارا. قالَ : فَتَدافَعَا المَوتَ بَينَهُما ، و آثَرَ كُلُّ واحِدٍ مَنهُمَا البَقاءَ.
فَأَوحَى اللّهُ تَعالى إلَيهِما : أينَ أنتُما عَن عَبدِي هذَا الرّاضي بِالمَوتِ ، البائِتِ عَلى فِراشِ ابنِ عَمِّهِ يَقيهِ الرَّدى بِنَفسِهِ ؟! أما إنّي قَد عَلِمتُ مِن سَريرَتِهِ أنَّ تَلَفَ نَفسِهِ أحَبُّ إلَيهِ مِن أن تُؤخَذَ شَعرَةٌ مِن شَعرِ ابنِ عَمِّهِ! اِنزِلا إلَيهِ فَاحفَظاهُ وَ اكلاَهُ إلَى الصُّبحِ.
فَلَم تَزَل عَينُ المُشرِكينَ تَلحَظُهُ ، وَ المَلائِكَةُ الكِرامُ تَحفَظُهُ إلى أن كانَ وَقتُ الصُّبحِ ، و هَجَمَ المُشرِكونَ عَلَيهِ لِلقَتلِ ، فَأَلقَى اللّهُ تَعالى في قُلوبِهِم ـ لِما أرادَهُ مِن حَياتِهِ ـ أن يوقِظوهُ مِن نَومِهِ ، فَقالوا : نُنَبِّهُهُ لِيَرى أنّا ظَفِرنا بِهِ قَبلَ قَتلِهِ ، فَلَمّا فَعَلوا ذلِكَ ، وَثَبَ إلَيهِم أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام و في يَدِهِ سَيفُهُ ، فَتَوَلَّوا عَنهُ هارِبينَ .
فَقالَ لَهُم أميرُ المُؤمنِينَ عليه السلام : دَخَلتُم و أنَا نائِمٌ ، فَادخُلوا و أنَا مُنتَبِهٌ .
فَقالوا : لا حاجَةَ لَنا فيكَ يَا بنَ أبي طالِبٍ. ۳

«و از مردم ، كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد ، و خدا به [اين ]بندگان ، مهربان است» .

«و خوردنى را ، با وجود دوست داشتن آن ، به بينوا و يتيم و اسير مى خورانند . ما شما را فقط براى خدا اطعام مى كنيم و از شما هيچ پاداش و يا سپاسى نمى خواهيم» .

حديث :

۵۱.امام صادق عليه السلام :شبى كه على عليه السلام در بستر [پيامبر خدا به جاى وى] خوابيد ، خداى متعال ، به دو فرشته از فرشتگانش كه در ميان فرشتگان بيش از همه با يكديگر اُلفت و برادرى داشتند ، وحى فرمود كه : «مى خواهم يكى از شما دو تا را بميرانم . پس ، انتخاب كنيد» .
هر يك از آن دو ، مُردن را به ديگرى حواله داد و هر كدام از آنها ، ماندن را برگزيد . پس ، خداوند متعال ، به آن دو وحى فرمود كه : «شما كجا و اين بنده ام كه مُردن را برگزيد و در بستر پسر عمويش خوابيد تا با جان خويش ، او را از نابودى نگه دارد ، كجا؟! هان! من دانستم كه او از صميم دل ، حاضر است خودش از بين برود ؛ امّا مويى از بدن پسر عمويش كم نشود! فرود آييد و تا به صبح ، از او پاسدارى كنيد» .
مشركان ، پيوسته او (پيامبر صلى الله عليه و آله ) را زير نظر داشتند و فرشتگان ارجمند ، از او پاسدارى مى كردند تا آن كه هنگام صبح شد و مشركان ، براى كشتنش بر وى يورش بردند . خداوند متعال ـ كه اراده كرده بود او زنده بماند ـ در دلِ مشركان افكند كه او را از خواب بيدار كنند . و گفتند : بيدارش مى كنيم تا قبل از كشته شدنش شاهد پيروز شدن ما بر خودش باشد . چون چنين كردند ، امير مؤمنان عليه السلام شمشير به دست ، به طرف آنها پريد و مشركان ، پا به فرار گذاشتند.
امير مؤمنان عليه السلام به آنان فرمود : «خواب بودم كه شما درآمديد و اكنون ، بيدارم . وارد شويد» .
مشركان گفتند : ما را با تو كارى نيست ، اى پسر ابو طالب!

1.البقرة : ۲۰۷ .

2.الإنسان : ۸ ـ ۹ .

3.كنز الفوائد : ۲ / ۵۵ .


ميزان الحكمه ج 01
30

۵۰.تنبيه الخواطر عن سهل بن عبد اللّه :قالَ موسى عليه السلام : يا رَبِّ ، أرِني دَرَجاتِ مُحَمَّدٍ و اُمَّتِهِ.
قالَ : يا موسى ، إنَّكَ لَن تُطيقَ ذلِكَ ، و لكِن اُريكَ مَنزِلَةً مِن مَنازِلِهِ جَليلَةً عَظيمَةً فَضَّلتُهُ بِها عَلَيكَ و عَلى جَميعِ خَلقي. قالَ : فَكَشَفَ لَهُ عَن مَلَكوتِ السَّماءِ فَنَظَرَ إلى مَنزِلَةٍ كادَت تَتلَفُ نَفسُهُ مِن أنوارِها و قُربِها مِنَ اللّهِ عز و جل ، قالَ : يا رَبِّ ، بِما ذا بَلَّغتَهُ إلى هذِهِ الكَرامَةِ؟!
قالَ : بِخُلُقٍ اِختَصَصتُهُ بِهِ مِن بَينِهِم و هُوَ الإِيثارُ . يا موسى ، لا يَأتيني أحَدٌ مِنهُم قَد عَمِلَ بِهِ وَقتا مِن عُمُرِهِ إلاَّ استَحيَيتُ مِن مُحاسَبَتِهِ ، وَ بوَّأتُهُ مِن جَنَّتي حَيثُ يَشاءُ. ۱

4

فَضلُ المُؤثِرينَ

الكتاب :

وَ الَّذِينَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَ الاْءِيمانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لاَ يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا
وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». ۲

۵۰.تنبيه الخواطرـ به نقل از سهل بن عبد اللّه ـ: موسى عليه السلام گفت:اى پروردگار من!درجات محمّد و امّت او را به من بنمايان. خداوند فرمود : «اى موسى! تو تاب ديدن آنها را ندارى ؛ امّا [فقط ]يك منزلت از منزلت هاى بزرگ و با شكوه او را به تو مى نمايانم كه به واسطه همان ، او را بر تو و بر تمام آفريدگانم برترى دادم» .
پس ، خداوند از ملكوت آسمان براى او پرده برداشت و موسى عليه السلام ، منزلتى را ديد كه از [شدّت] پرتوهاى آن و قُربش به خداوند ، نزديك بود قالب تهى كند . گفت : پروردگارا! به واسطه چه چيز ، او را به اين كرامت رساندى؟
فرمود : «به واسطه خصلتى كه از ميان ايشان ، آن را به او اختصاص دادم ، و آن خصلت ، ايثار است . اى موسى! هيچ يك از ايشان نيست كه دمى از عمر خويش به اين خصلت عمل كرده باشد ، مگر آن كه از حسابرسى او شرم كنم و در بهشت خود ، هر جا كه او بخواهد ، جايش دهم» .

4

ارزش ايثارگران

قرآن :

«و كسانى كه پيش از آمدن مهاجران در ديار خود [مدينه] بوده اند و ايمان آورده اند ، آنهايى را كه به سويشان مهاجرت كرده اند دوست مى دارند و از آنچه مهاجران را داده مى شود در دل احساس نياز [و حسد] نمى كنند و آنان را بر خويش برمى گزينند هر چند خود نيازمند باشند . و آنان كه از بخل خويش در امانند رستگارانند» .

1.تنبيه الخواطر : ۱ / ۱۷۳ .

2.الحشر : ۹ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 01
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    هفتم
تعداد بازدید : 157007
صفحه از 608
پرینت  ارسال به