عوامل بازگشت به جاهليّت

پرسش :

عوامل بازگشت به جاهليّت چیست؟



پاسخ :

مسئله مهم، شناخت عوامل بازگشت به جاهليّت و به فرموده قرآن، «بازگشت به گذشته ها (انقلاب إلى الأعقاب)» است . در يك نگاه كلّى، عوامل بازگشت (ارتجاع) را به دو دسته مى توان تقسيم كرد : عوامل فردى و عوامل اجتماعى .

الف ـ عوامل فردى بازگشت

همه آنچه با عنوان «موانع علم و حكمت» و «آفت هاى خرد» ذكر شده، از عوامل فردى بازگشت به جاهليّتِ نخستين ، به شمار مى روند، كه پيامبر صلى الله عليه و آله به هنگام مبارزه با آنها، نشانه هايى برايش قرار داد .

اين آفاتِ خردمندى ، به هر ميزان كه در كسى تحقّق يابد، او را به مرز جاهليّت سوق مى دهد؛ ليكن در ميان همه عوامل فردى ارتجاع، احاديث بسيارى ،[۱]مى گسارى را مورد تأكيد قرار داده اند. دليل اين امر، در احاديث بعدى آمده است كه «شراب»، اُمّ الفواحش و كليد هر پليدى است. در واقع، اعتياد به مسكرات و موادّ تخدير كننده خرد، زمينه را براى انواع موانع معرفت ، آماده مى كند و موجبات ابتلاى انسان را به عقايد، اخلاق و اعمال جاهليّت، فراهم مى سازد.

ب ـ عوامل اجتماعى بازگشت

عوامل اجتماعى بازگشت به جاهليّت، آفاتى هستند كه اساس نظام اسلامى را تهديد مى كنند كه از بارزترينِ آنها «اختلاف» است كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله درباره اش مى فرمايد:

مَا اختَلَفَت اُمَّةٌ بَعدَ نَبيِّها إلاّ ظَهَرَ أهلُ باطِلِها عَلى أهلِ حَقِّها.[۲]هيچ امّتى پس از پيامبر خود، اختلاف نكرد، مگر آن كه پيروان باطل بر پيروان حق پيروز شدند .

از عوامل اجتماعى بازگشت به جاهليّت و به فرموده پيامبر صلى الله عليه و آله ، خطرناك ترينِ آنها ، رهبرى امامانِ گم راه كننده است :

إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلى اُمَّتي الأَئِمَّةُ المُضِلّونَ.[۳]بيشترين چيزى كه بر امّت خويش مى ترسم، پيشوايان گم راه كننده اند.

در روايت است كه عمر بن خطّاب از كعب پرسيد : از مسئله اى مى پرسم؛ آن را كتمان مكن. كعب گفت: به خدا سوگند كه، چيزى را كه مى دانم، كتمان نمى كنم. عمر گفت: از چه چيزى بيش از همه ، بر امّت پيامبر صلى الله عليه و آله مى ترسى؟ كعب

گفت: «پيشوايان گم راه كننده». عمر گفت: درست مى گويى. پيامبر خدا اين را پنهانى به من فرمود.[۴]

خطر پيشوايان گمراهى براى اسلام و نقش آنان در بازگشت جامعه اسلامى به دوران جاهليّت، به اندازه اى است كه پيامبر خدا در حديث معتبر و مورد اتّفاق مسلمانان ، تأكيد مى فرمايد كه :

مَن ماتَ بِغَيرِ إمامٍ ، ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً.  آن كه بدون امام بميرد، به مرگ جاهليّت مرده است.

اين، بدان معناست كه امامتِ پيشوايانِ حق و عدل، پشتوانه و ضامن تداوم عصر دانش و يا عصر اسلام راستين است و بدون آن، جامعه اسلامى به جاهليّتِ پيش از اسلام، باز مى گردد.

متأسّفانه اين واقعيت بسيار تلخ، در تاريخ اسلام ، تحقّق يافت و امروز، نه تنها جوامع اسلامى، بلكه جهان ، با وجود همه پيشرفت هاى شگفت انگيز علوم تجربى،[۵]در جاهليّت نوين به سر مى برد.

پيامبر اسلام، به مردم جهان ، مژده داد كه اين دوران نيز پايانى دارد و با قيام فردى از خاندان او (مهدى آل محمّد)، جاهليّت در جهان ، پايان خواهد يافت و با هدايت و رهبرى او، نور دانش حقيقى ، جهان را فرا خواهد گرفت و فساد و تباهى از جهان ، رخت بر خواهد بست و عدالت، سراسر گيتى را فرا خواهد گرفت.


[۱]. ر . ك : ص ۲۲۶ (شرب المسكر) .

[۲]كنز العمّال : ج ۱ ص ۱۸۳ ح ۹۲۹ ، نهج البلاغة : خطبه ۱۹۲ .

[۳]همان، ج ۱۰ ص ۱۸۸ ح ۲۸۹۸۶ و ج ۵ ص ۷۵۶ ح ۱۴۲۹۳ .

[۴]كنز العمّال : ج ۵ ص ۷۵۶ ح ۱۴۲۹۳ .

[۵]ر . ك : ص ۲۴۷ (پژوهشى درباره معناى «دانش») .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت