آداب شادمانی

پرسش :

هنگام شادی چه نکاتی را باید رعایت کرد؟



پاسخ :

هنگام شادی باید نکاتی چند را رعایت کرد. آنها عبارت اند از :

۱ . حق مدارى

اين ادب ، جامعِ همه ويژگى هاى «بهترين الگوى شادى» و سرچشمه همه آدابى است كه در پى خواهند آمد ؛[۱]زيرا رعايت اين ادب ، سبب مى شود كه همه ابعاد وجودى انسان ، به صورت متوازن ، بدون افراط و تفريط و بدون پيامدهاى منفى ، از شادى و نشاط برخوردار باشد .

براى نمونه ، يكى از عوامل اجتماعى شادى ، «مزاح» و «شوخ طبعى» است . در روايتى از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آمده كه مى فرمايد : «من شوخى مى كنم ؛ ولى جز حق نمى گويم» .[۲]اشاره به اين كه رعايت ادب حق مدارى در مزاح ، سبب مى شود كه انسان ، ضمن اجتناب از شوخى هايى كه داراى پيامدهاى منفى اند ، بخشى از شادى هاى مورد نياز زندگى خود را تأمين نمايد .

۲ . سرمستى نكردن

حق مدارى در شادى سبب مى شود كه موفقيت هاى زندگى ، انسان را از مرز اعتدال خارج نسازد و به كبر و غرور و سرمستى مبتلا ننمايد . امام على عليه السلام در توصيف شخص مؤمن مى فرمايد :

لا يَخرَقُ بِهِ فَرَحٌ ، ولا يَطيشُ بِهِ مَرَحٌ . . . ولا يَفشَلُ فِى الشِّدَّةِ ، ولا يَبطَرُ فِى الرَّخاءِ .[۳]

شادمانى، مايه نابخردى او نمى شود و سرخوشى، موجب سبك مغزى وى نمى گردد ... در سختى [هاى زندگى ]سست نمى شود و در فراوانى نعمت، سرمست نمى گردد .

رعايت اين ادب ايجاب مى كند كه انسان در شادى ها از همه امورى كه حاكى از غفلت ، غرور و سرمستى اند (مانند : افراط در خنديدن از نظر كمّى[۴]و كيفى[۵]و لودگى)[۶]اجتناب نمايد .

۳ . اجتناب از شادى هاى ناروا

پيش از اين گذشت كه شادى هاى زيان بار و مزاحم شادى هاى پايدار ، از نظر اسلام ، باطل و ناروا هستند .[۷]

اين گونه شادى ها ، افزون بر پيامدهاى منفى و خطرناكى كه در دنيا و آخرت براى انسان دارند ، در واقع ، شادى نيستند ؛ زيرا به دليل اين كه با فطرت انسانى[۸]سازگارى ندارند ،[۹]در ضمير ناخودآگاه و عمق جان انسان ، نگرانى توليد مى كنند و باعث درد و رنج مى شوند . در روايتى از امام على عليه السلام آمده :

فَالمُتَمَتِّعونَ مِنَ الدُّنيا تَبكي قُلوبُهُم وَإِن فَرِحوا ، وَيَشتَدُّ مَقتُهُم لِأَنفُسِهِم وَإِن اغتُبِطوا بِبَعضِ ما رُزِقوا .[۱۰]

برخورداران از دنيا دل هاشان گريان است ، هر چند [به ظاهر] شاد باشند و از خويشتن سخت بيزارند ، گرچه به سبب پاره اى از آنچه از دنيا نصيبشان شده ، مورد غبطه ديگران باشند .

به عكس ، انسان هايى كه در مكتب اسلام پرورش يافته اند ، حتّى در شرايط سخت زندگى ، نگرانى ندارند ؛ بلكه در عمق جان ، احساس رضايت و شادى مى نمايند . بنا بر اين ، براى دستيابى به بهترين الگوى شادى ، پرهيز از شادى هاى ناروا و باطل ، ضرورى است .

پيش از اين نيز توضيح داديم كه تصحيح بينش در ارتباط با شناخت عوامل شادى و غم ، و واقع گرايى در غم ها و شادى ها ، نخستين اقدام لازم جهت درمان غم هاى بيهوده است .[۱۱]همه مواردى كه در فصل نهم تحت عنوان «شادى هايى كه اندوه در پى مى آورند» آمده ، در واقع ، نمونه هايى از خطاهاى انسان در تشخيص عوامل شادى آفرين و حزن آوراند . به سخن ديگر ، شادى هاى نكوهيده ، شادى كاذب است و اگر انسان ، ديده واقع بين داشته باشد ، مى داند نه تنها شادى در اين موارد ، روا نيست ، بلكه به حكم عقل ، اندوه بايد جايگزين شادى گردد .

۳ - ۱ . شاد شدن براى رو آوردنِ دنياى نكوهيده

از نظر اسلام ، لذايذ دنيوى ، به دو دسته تقسيم مى شوند : لذّت هايى كه مقدّمه نشاط و شادابى و آماده سازى انسان براى تكامل معنوى و شادكامى هميشگى اند ، و لذّت هاى مزاحمِ لذّت هاى پايدار .

دسته دوم از لذايذ دنيوى ، دنياى نكوهيده ناميده مى شود . شادى براى دستيابى به اين گونه لذايذ ، ناروا و خطاست .[۱۲]

۳ - ۲ . علم بدون ايمان[۱۳]

علم ، اگر با ايمان همراه نباشد ، نه تنها براى انسان و جامعه انسانى مفيد نيست ، بلكه سلاحى است در دست دشمنان انسانيت[۱۴]و هيچ چيز ، جز ايمان ، نمى تواند علم را در خدمت انسان قرار دهد . بنا بر اين ، شادى به علمِ بدون ايمان ، خطا و نكوهيده است .

۳ - ۳ . شادى به ستايش دروغ[۱۵]

ستايشِ دروغين ، واقعيت را تغيير نمى دهد . بنا بر اين شاد شدن به خاطر تعريف و تمجيد ديگران ، در مورد امورى كه انسان مى داند واقعيت ندارد ، نوعى حماقت است . از اين رو ، اين گونه شادى ها نيز خطا و نكوهيده محسوب مى شوند .

۳ - ۴ . شادىِ احزاب سياسى[۱۶]

تعريف رسمى سياست ، تشخيص هدف و به دست آوردن آن از طريق دستيابى به قدرت است . احزاب سياسىِ غير اسلامى ، كارى به حق و باطل ندارند . از اين رو ، هر اقدامى كه آنها را به قدرت برساند و خواسته هاى آنان را تأمين نمايد ، موجب شادى آنهاست و به فرموده قرآن كريم :

(مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ .[۱۷]

از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند ، هر گروهى به آنچه نزد آنهاست ، شادند)

ترديدى نيست كه اين گونه شادى هاىِ ناشى از تعصّب حزبى و گروهى ، خطا و ناروايند .

۳ - ۵ . شادى فرمان روا به كيفر مجرم

يكى از اقداماتى كه فرمان رواى جامعه اسلامى در جهت مبارزه با تبهكارى بايد انجام دهد ، كيفر (مجازات كردنِ) مجرمان و تبهكاران است ؛ امّا بايد توجّه داشته باشد كه هميشه كيفر دادن ، موجب اصلاح مجرم نيست . گاه عفو نيز كارساز است . فرمان رواى حكيم و فرزانه مى داند كه كجا بايد عفو كند و كجا بايد كيفر دهد . او بر اساس حكمت ، مجرمان را عقوبت مى كند ، نه براى انتقام و لذّت . لذا كيفر تبهكاران براى حاكمِ حكيم ، مسرّت آفرين نيست ، و اين ، نكته بسيار مهمى است كه امام على عليه السلام ، در منشور حكومت مصر ، به مالك اشتر تذكر داده است :

لا تَندَمَنَّ عَلى  عَفوٍ ، ولا تَبَجَّحَنَّ بِعُقوبَةٍ .[۱۸]

از گذشت و چشم پوشى پشيمان مشو و از مجازات كردن به خود نبال !

مجرم ، بيمار است ، و فرمان روا ، در واقع ، پزشك ناهنجارى هاى اجتماعى . همان طور كه لذّت بردن طبيب از دادن دارو به بيمار و يا قطع عضو او ، صحيح نيست ، بلكه چه بسا خطرناك است ، فرمان رواى جامعه اسلامى نيز نبايد از مجازات مجرمان ، احساس خرسندى كند ؛ بلكه مانند پزشكى متعهّد و مهربان، بايد مصلحت بيمار را در نظر بگيرد .

۳ - ۶ . خرسندى از لغزش ديگران

گاه ، رقابت ناسالم ، و گاه حسد ، سبب مى شود كه انسان از لغزش ديگران در زمينه هاى مختلف اقتصادى و اجتماعى ، خرسند شود . اين گونه شادى ها - كه به بهاى غم و اندوه ديگران ، به دست مى آيد - ، در واقع ، نوعى بيمارى است . افرادى كه به اين بيمارى مبتلا هستند بايد بينديشند كه ممكن است روزى خود آنها بلغزند .[۱۹]آيا دوست دارند ديگران ، شاد شوند؟! اگر مايل نيستند ، تلاش كنند كه اين خصلت ناروا را دور سازند .

گفتنى است كه وجه مشترك انواع شادى هاى ناروا ، منطقى نبودن و خلاف حق بودن آنهاست . بنا بر اين ، مقتضاى رعايت ادب حق مدارى در شادى ، اجتناب از اين موارد است .


[۱]ر.ك: ص ۴۰۳ (حق مدارى) و ص ۴۳۵ (شادى ناحق) .

[۲]ر . ك : ص ۴۰۳ ح ۵۹۷ .

[۳]ر . ك : ص ۴۰۶ ح ۶۰۸ .

[۴]ر.ك: ص ۴۱۳ (پرهيز از زياد خنديدن) .

[۵]ر.ك: ص ۴۰۹ (پرهيز از بلند خنديدن) .

[۶]ر.ك: ص ۴۱۵ (پرهيز از آلودگى) .

[۷]ر . ك : ص ۲۶ (شادى روا و ناروا) .

[۸](فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا) (روم : آيه ۳۰) .

[۹]ر . ك : ص ۱۷۹ (آسيب هاى عملى) .

[۱۰]ر . ك : ص ۴۳۶ ح ۶۶۰ .

[۱۱]ر . ك : ص ۴۴ (درمان هاى معرفتى) .

[۱۲]ر . ك : ص ۴۳۷ (دلخوشى به روى آوردن دنياى نكوهيده) و ص ۴۴۱ (باليدن به گنهكارى) و ص ۴۴۵ (سرمست بودن از فراوانىِ مال) .

[۱۳]ر . ك : ص ۴۴۱ (دل خوش بودن به دانش بدون ايمان) .

[۱۴]ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامى : ج ۱ ص ۱۸۸ (خطر علم بدون عمل) .

[۱۵]ر.ك: ص ۴۴۷ (خوش بودن از ستايش هاى دروغين) .

[۱۶]ر.ك: ص ۴۴۷ (دل خوشى حزبى) .

[۱۷]روم : آيه ۳۲ .

[۱۸]ر . ك : ص ۴۴۸ ح ۶۷۸.

[۱۹]ر . ك : ص ۴۴۹ ح ۶۷۹ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت