بررسی روش پیشینیان و آنچه متأخرین درباره حدیث ضعیف فراز آوردهاند، به یک نتیجه استوار و قابل دفاع دست یابیم و روشی متقن برای تعامل با این دسته از احادیث پیشنهاد دهیم.
برای یافتن پاسخ اين پرسش، دو راه پیش رو بود: نخست آن که به پیشینه حدیث شیعه با نگاهی اصولی درنگریم. نگاشتههای اصولیان را تا آنجا که بتوان بررسید و دریافت که نگاه آنان به حدیث ضعیف چگونه بوده است؟ و آنگاه سخن اصولی آنان را دیدگاه همه شیعیان در آن روزگاران به شمار آورد. روشن است که این روش درباره این جُستار کارایی نداشت. چه بسیاری از شیعیانِ چهار سده نخست را اساساً نگاشتهای اصولی نبوده است. دو سه نگاشتهای که از آن روزگار به جا مانده است نیز جز در چند جمله کوتاه به این موضوع نپرداختهاند. از این رو گستره این روش تنها در موضع گیریهای شیخ مفید یا سیّد مرتضی و صفحاتی از عدّة الاصول شیخ طوسی رحمه الله گزیده میشد و خواه ناخواه جز همان سخنان رایج که میشناختیم و خواندهاید نتیجهای به دست نمیآمد.
روش اصولی آن بود که تنها به نگاه اصولی بسنده نکنیم. در این روش چارهای جز این نبود که به همه یا بیشتر نگاشتههای رجالی، تاريخی، حدیثی، اصولی و... تا روزگار علّامه حلی رحمه الله رو آوریم و به هر سخن که اندکی دیدگاه دانشوری را درباره شیوه تعامل با احادیث و ارزیابی آن عموماً، و به ویژه چگونگی رویارویی با حدیث ضعیف بنمایاند درنگریم و آنها را بررسیم و نمونهها را کنار هم نهیم و تلاش کنیم از میان آنها به پاسخ این پرسش ره یابیم که هر یک از آنان در برابر حدیث ضعیف چه رویکردی داشتهاند؟ آنگاه از میان این دیدگاهها جریانها و گونههای نزدیک را در کنار هم نهیم. این دیدگاههای نزدیک در برخورد با حدیث ضعیف نشاندهنده دیدگاه «مکتب»های گونه گون آن روزگاران خواهد بود که اندکی پس از این از آن سخن خواهیم گفت؛ آنگاه با سنجش این رویکردهای گوناگون میتوانیم به راهی درست در تعامل با حدیث ضعیف دست یابیم
نگارنده این روش دوم را برگزید. زیرا این روش بیشتر نگاشتههای حدیثی رجالی