11
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

هفت سده نخست را پوشش می‌داد. از نگاشته‌های اصولی نیز بهره می‌بردیم و می‌توانستیم سرانجام به نتیجه‌ای دست یابیم که نمایشگر دیدگاه دانشوران بیشتری باشد.

به دیگر سخن از نگاه این قلم نتیجه‌ای که از این روش رخ می‌نمود بسی دقیق‌تر و ژرف‌تر از نتیجه احتمالی روش نخست است که صرفاً بر اظهار نظرهای برخی اصولیان متقدم استوار بود. چه پژوهنده علوم حدیث هر چه جستجوی بیشتری در نوشته‌های فراوان‌تری را سامان دهد بهتر می‌تواند از نتیجه آن نوشته دل آسوده باشد. اساساً در همه علوم نقلی چنین است. سخن ارجمند روانشاد استاد جلال الدین همایی رحمه الله در این باره بس آموزنده و رهگشاست که می‌فرمودند:

کسانی که در ادبیات کار می‌کنند مکرر به این نکته بر خورده‌اند که گاهی در مورد معنا و طرز استعمال لغت و طرز و اسلوب جمله‌بندی و همچنین در تراجم رجال و تفصیل وقایع گذشته مطلبی را در ذهن خود قاعده و اصل مسلّم فرض کرده و روی آن اساس طرحی ریخته و بنایی ساخته و سال‌ها با آن عقیده به سر برده‌اند، ناگهان به واسطه برخورد به یکی از کتب و رسائل قدیم اساس اعتقاد دیرینشان بر هم خورده است. مثلاً در یافته‌اند که معانی و استعمالات فلان لغت در آنچه می‌دانسته‌اند منحصر نبوده و اسلوب جمله‌بندی بدان چه فرض می‌کرده‌اند اختصاص نداشته و ترجمه حال فلان نویسنده یا شاعر و تاریخ فلان واقعه آن طور که ایشان می‌پنداشته‌اند نبوده است. زیرا مطالب ادبی مانند علوم ریاضی نیست که عقل تنها در حل آنها کافی باشد بلکه علاوه بر عقل و ذوق سلیم و سلیقه مستقیم، تتبع و پی‌جویی و فحص و بحث عمیق و متمادی هم لازم دارد. به عبارت دیگر اساس و مبنای علوم ادبی روش استقراء است نه قیاس عقلی، و استقرای تام که مفيد قطع باشد عادتاً میسَّر نیست پس ناگزیر به استقرای ناقص باید قناعت کرد تا لااقل به نتیجه ظنی برسیم. و در


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
10

بررسی روش پیشینیان و آنچه متأخرین درباره حدیث ضعیف فراز آورده‌اند، به یک نتیجه استوار و قابل دفاع دست یابیم و روشی متقن برای تعامل با این دسته از احادیث پیشنهاد دهیم.

برای یافتن پاسخ اين پرسش، دو راه پیش رو بود: نخست آن که به پیشینه حدیث شیعه با نگاهی اصولی درنگریم. نگاشته‌های اصولیان را تا آنجا که بتوان بررسید و دریافت که نگاه آنان به حدیث ضعیف چگونه بوده است؟ و آنگاه سخن اصولی آنان را دیدگاه همه شیعیان در آن روزگاران به شمار آورد. روشن است که این روش درباره این جُستار کارایی نداشت. چه بسیاری از شیعیانِ چهار سده نخست را اساساً نگاشته‌ای اصولی نبوده است. دو سه نگاشته‌ای که از آن روزگار به جا مانده است نیز جز در چند جمله کوتاه به این موضوع نپرداخته‌اند. از این رو گستره این روش تنها در موضع گیری‌های شیخ مفید یا سیّد مرتضی و صفحاتی از عدّة الاصول شیخ طوسی رحمه الله گزیده می‌شد و خواه ناخواه جز همان سخنان رایج که می‌شناختیم و خوانده‌اید نتیجه‌ای به دست نمی‌آمد.

روش اصولی آن بود که تنها به نگاه اصولی بسنده نکنیم. در این روش چاره‌ای جز این نبود که به همه یا بیشتر نگاشته‌های رجالی، تاريخی، حدیثی، اصولی و... تا روزگار علّامه حلی رحمه الله رو آوریم و به هر سخن که اندکی دیدگاه دانشوری را درباره شیوه تعامل با احادیث و ارزیابی آن عموماً، و به ویژه چگونگی رویارویی با حدیث ضعیف بنمایاند درنگریم و آنها را بررسیم و نمونه‌ها را کنار هم نهیم و تلاش کنیم از میان آنها به پاسخ این پرسش ره یابیم که هر یک از آنان در برابر حدیث ضعیف چه رویکردی داشته‌اند؟ آنگاه از میان این دیدگاه‌ها جریان‌ها و گونه‌های نزدیک را در کنار هم نهیم. این دیدگاه‌های نزدیک در برخورد با حدیث ضعیف نشان‌دهنده دیدگاه «مکتب»‌های گونه گون آن روزگاران خواهد بود که اندکی پس از این از آن سخن خواهیم گفت؛ آنگاه با سنجش این رویکردهای گوناگون می‌توانیم به راهی درست در تعامل با حدیث ضعیف دست یابیم

نگارنده این روش دوم را برگزید. زیرا این روش بیشتر نگاشته‌های حدیثی رجالی

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 62983
صفحه از 315
پرینت  ارسال به