اما در کنار اين نشانهها میتوان از بیرون نيز به فرآيند توثيق و تضعيف نگريست و اين پرسش را بدست داد که:
علاوه بر عوامل تضعیف مربوط به خود راوی همچون نقل از ضعیفان یا روایت مراسیل چه عامل يا عواملی میتواند بر روی انديشه رجالی اثر گذارد و او را وادار به تضعيف یک شخص کند؛ به ديگر سخن آيا در کنار وثاقت يا ضعف راوی، عوامل ديگری را میتوان يافت که یک رجالی را وادار کند کسی را تضعيف کند يا او را ثقه بخواند؟
برای آغاز بحث نخست باید به این نکته دقت کرد که: فرايند توثيق و تضعيف از سوی یک رجالی با کنشها و واکنشها در گستره پندارهای کلامی و رفتارهای اجتماعی جامعه آن روز شيعه بیپيوند نيست. یک رجالی از فضای آن روز بیگمان اثر میپذيرفته است واين اثر را میتوان در نوع نگاه او به راويان _ و حتی روايتها _ رديابی کرد. اين اثرهای ناخود آگاه احیاناً میتواند واقعيت را برای او متفاوت از آنچه هست بنماياند. و درست از همين جاست که میتوان دريافت که سخن گفتن و در نگريستن به عوامل اثر گذار در انديشه یک رجالی تا چه پايه بايسته و بويژه برای موضوع اين نوشتار (= حديث ضعيف) سرنوشت ساز است.
اگر رجالی در فضایی زندگی کند که گونهای خاص از انديشه کلامی، فقهی يا... بر آن چيره باشد ناخودآگاه او نيزاز همان گونه انديشه پيروی میکند و در هنگام توثيق يا تضعيف از آن اثر میپذيرد و بر پايه آن _ دست کم برخی از _ توثيقها و تضعيفهای خود را بنيان مینهد.
در میان عوامل بیرون از گستره راويان میتوان به سه عامل فراگیر که در اثر گذاری بر ديدگاههای رجاليان کارکردی بس شگفت داشتهاند اشاره کرد:
1. اختلافها و گونهگونی ديدگاههای کلامی
دانشوران شيعی از آغازين دهههای سده دوم هجری _ همان زمان که درگیریهای کلامی میان اهل حديث، معتزليان، خوارج و ديگر دستههای کلامی رو به فزونی