111
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

می‌نهاد _ اندک اندک خود را ناگزير از وارد شدن به اين گفتگوها می‌ديدند. از روزگار امام باقر علیه السلام مکتب شيعه در گستره فقه ساماندهی ويژه‌ای يافت و راه خود را اندک اندک از ديگر انديشه‌های فقهی آن روز جدا ساخت.۱

اکنون ديدگاه امامان علیهم السلام و ياران آن بزرگواران درباره گفتمان‌های کلامی آن روز نيز مورد نياز جامعه شيعه بود. بدين سان ديدگاه‌های کلامی بزرگانی چون زراره بن اعين، ابو مالک الحضرمی، ابو جعفر مؤمن الطاق، محمد بن حکيم خثعمی، هشام بن الحکم و هشام بن سالم در موضوع‌های گوناگون کلامی به گستره جامعه شيعی آن روز در آمد و هر یک برای خود هوادارانی يافت.۲

اما گزارش‌های تاريخی نشان می‌دهد ديدگاه همه اين بزرگان درباره موضوع‌های مطرح در جامعه آن روز يکسان نبود. نمونه را گفتمان استطاعت۳ از موضوعات پر گفتگو در آن روزگار بوده است.

زراره را در اين باره ديدگاهی ويژه بوده است۴ که با نظریه هشام بن حکم متفاوت بود.۵

ديدگاه يونس بن عبدالرحمن شاگرد برجسته هشام نيز در برخی زمينه‌ها با استاد خود ناسازگار می‌نمود.۶ اين دوگانگی تا آنجا پيش رفت که در اواخر سده سوم يعنی

1.. «کانت الشيعة قبله لا يعرفون ما يحتاجون إليه من حلال و حرام إلا ما تعلّموا من الناس حتی کان أبوجعفر ففتح لهم و بيّن لهم و علّمهم» رجال الکشّی، ص۴۲۵، نيز ر. ک: تفسير العياشی، ج۱، ص۲۵۲.

2.. برای نمایی از این اختلافات، نمونه‌هایی از گزارش‌های بیانگر آن، منابع مطرح در این باره و برخی مطالب مفيد دیگر بویژه نک: مقدمه‌ای بر فقه شیعه ص۳۱ _ ۳۴.

3.. گفتگو بر سر آن بود که آيا توانايی انسان بر يک کار از نظر زمانی همراه آن کار و همزمان با آن پديد می‌آيد يا در زمانی پيش از آن کار؟: دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی، مدخل استطاعت (به قلم: ناصر گذشته)، ج۸، ص۱۹۳.

4.. مقالات الإسلامیين، ص۴۳ و رجال الکشّی، ص۱۴۷.

5.. مقالات الإسلامیین، قس: دیدگاه هشام را در ص۴۲ با دیدگاه زراره.

6.. نمونه را، علی بن ابراهيم راوی برجستۀ قمّی (م بعد از ۳۰۷ ق) _ با آنکه قم از کانون اين گفتگوها بسی دور بود و قاعدتاً اين درگيريها نمی‌بايست در آنجا چندان بازتاب می‌يافت _ نگاشته‌ای داشته است در هواداری هشام و یونس با نام «رسالۀ فی معنی هشام و يونس»: رجال النجاشی، ص۲۶۰. و در همان روزگار سعد بن عبدالله اشعری ديگر راوی برجسته قم (م۳۰۱) پاسخی بر کتاب علی بن ابراهيم نگاشته بود. رجال النجاشی، ص۱۷۷ «کتاب الرد علی علی بن ابراهيم بن هاشم فی معنی هشام و يونس». سعد بن عبدالله را به قرینۀ کتاب دیگرش با نام «کتاب مثالب هشام و یونس» (همان، ص ۱۷۸) باید وابسته به جریانی از قمیان دانست که از مخالفان سرسخت مکتب کلامی هشام و یونس بوده‌اند و کسانی همچون احمد بن محمد بن عیسی نیز در آن حضور فعال داشته‌اند _ چنان‌که پس از این می‌آید. در برابر، علی بن ابراهیم و پدرش را باید از هواداران هشام و یونس دانست چه می‌دانیم که آثار هشام و یونس با واسطۀ ابراهیم بن هاشم و سپس پسرش در حوزۀ قم گسترانده شد. دو سند «عَلِی بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُس‏ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ» و «‏عَلِی بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُس ‏بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ» از اسناد پر تکرار کافی است.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
110

اما در کنار اين نشانه‌ها می‌توان از بیرون نيز به فرآيند توثيق و تضعيف نگريست و اين پرسش را بدست داد که:

علاوه بر عوامل تضعیف مربوط به خود راوی همچون نقل از ضعیفان یا روایت مراسیل چه عامل يا عواملی می‌تواند بر روی انديشه رجالی اثر گذارد و او را وادار به تضعيف یک شخص کند؛ به ديگر سخن آيا در کنار وثاقت يا ضعف راوی، عوامل ديگری را می‌توان يافت که یک رجالی را وادار کند کسی را تضعيف کند يا او را ثقه بخواند؟

برای آغاز بحث نخست باید به این نکته دقت کرد که: فرايند توثيق و تضعيف از سوی یک رجالی با کنش‌ها و واکنش‌ها در گستره پندارهای کلامی و رفتارهای اجتماعی جامعه آن روز شيعه بی‌پيوند نيست. یک رجالی از فضای آن روز بی‌گمان اثر می‌پذيرفته است واين اثر را می‌توان در نوع نگاه او به راويان _ و حتی روايت‌ها _ ‌رديابی کرد. اين اثرهای ناخود آگاه احیاناً می‌تواند واقعيت را برای او متفاوت از آنچه هست بنماياند. و درست از همين جاست که می‌توان دريافت که سخن گفتن و در نگريستن به عوامل اثر گذار در انديشه یک رجالی تا چه پايه بايسته و بويژه برای موضوع اين نوشتار (= حديث ضعيف) سرنوشت ساز است.

اگر رجالی در فضایی زندگی کند که گونه‌ای خاص از انديشه کلامی، فقهی يا... بر آن چيره باشد ناخودآگاه او نيزاز همان گونه انديشه پيروی می‌کند و در هنگام توثيق يا تضعيف از آن اثر می‌پذيرد و بر پايه آن _ دست کم برخی از _ توثيق‌ها و تضعيف‌های خود را بنيان می‌نهد.

در میان عوامل بیرون از گستره راويان می‌توان به سه عامل فراگیر که در اثر گذاری بر ديدگاه‌های رجاليان کارکردی بس شگفت داشته‌اند اشاره کرد:

1. اختلاف‌ها و گونه‌گونی ديدگاه‌های کلامی

دانشوران شيعی از آغازين دهه‌های سده دوم هجری _ همان زمان که درگیری‌های کلامی میان اهل حديث، معتزليان، خوارج و ديگر دسته‌های کلامی رو به فزونی

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 64137
صفحه از 315
پرینت  ارسال به