گاه برخی از آنان در دل خود بر امام خرده میگرفتند که چرا نسبت به برخی از خويشان خود غيبت میکنند.۱
اين تفاوت ظرفیت روحی و معنوی تا آنجاست که در آغازين دهه سده دوم بسياری از احاديث شيعه برای زراره چندان پذيرفتنی نبود. مضامين اين احاديث چندان بر وی گران میآمد که آهنگ آن داشت که آتشی بیفروزد و همه را بسوزاند.۲
به هر روی از همان زمان برخی شيعیان روايات دستهای از ياران امامان علیهم السلام را _ که از ظرفيت روحی بسيار بیشتری برخوردار بودند _ با روايات غاليان همانند و همپايه میپنداشتند.۳
گرچه برخی از شيعیان از روزگار امام باقر علیه السلام میان احاديثی که مضامين نه چندان آشنا داشتند با گزافههای غاليان تفاوت مینهادند۴ اما اين گونه افراد فراوان نبودند و به زودی همه کسانی که مضامينی بلند را روايت میکردند۵ يا به گونهای با حکومت آن زمان راه کشاکش در پيش گرفتند یکسر غالی يا همدست فرقههای منحرف غاليان _ که با درگیری مسلحانه به قتل رسيدند _ به شمار آمدند.
1.. همان، ص۲۵۶، حديث ۷ و ص۲۵۸، حديث ۱۱.
2.. همان، ص۲۵۶، حديث ۶.
3.. همان، ص۲۵۸، حديث ۱۲: از سياق روايت به روشنی آشکار است که امام بر آن بودهاند که میان روايات جابر جعفی که از نگاه شيعيان «اعاجيب» به شمار میآمد با روايات غاليان تفاوت نهند و شيعيان را بر اين نکته آگاه سازند.
4.. نک: رجال الکشّی، ص۲۱۱. امام علی علیه السلام در روايتی فرمودهاند: انا وجه الله، انا جنب الله... ، معروف بن خربوذ دربارۀ این روايت بر آن بود که: «و لها تفسير غيرما يذهب فيها أهل الغلوّ».
5.. می توان نگارش کتابهایی در حوزۀ تفسیر باطن را نیز از جمله شاخههای فرعی زمینه ساز اتهام غلو دانست که گاه مستقلاً و گاه در کنار نقل روایات فضائل و مناقب سبب متهم شدن راوی به غلو میشده است همانگونه که پیشتر از دو تن از فعالان این حوزه یعنی علی بن حسان هاشمی و جابر بن یزید جعفی و برخی روایات آنان یاد کردیم.