سخن شيخ در رجالش اين حقيقت را بیش از پيش هويدا میکند. وی مینویسد: «کوفی ثقة و یضعّفه قومٌ روی فی مولد القائم علیه السلام أعاجیب».۱ از ديدگاه شيخ او راستگو بوده است ولی چنان مینمايد که گروهی از آن رو که احاديث «اعاجيب» درباره میلاد امام زمان علیه السلام روايت کرده است او را شايسته چنان تضعيفها میدانند.۲
در چنين فضا شگفت نيست که نجاشی درباره او نويسد: «کان ضعیفاً فی الحدیث قال أحمد بن الحسین کان یضع الحدیث وضعاً و یروی عن المجاهیل و سمعت من قال:کان أیضاً فاسد المذهب و الروایة و لا أدری کیف روی عنه شیخنا النبیل الثقة ابو علی بن همام و شیخنا الجلیل الثقة أبو غالب الزراری _ رحمها الله _ ولیس هذا موضع ذکره».۳
پيشتر خوانديم که دفاع ابوغالب از جعفر بر پايه شناختی از نزديک و آشنایی چندين ساله بنا شده بود حالی که اين گونه تضعيفها در فضایی پديد آمد که گزارش هر گونه سخن که مردمان آن روز اعاجيبش میخواندند غلوّ و ارتفاع به شمار میرفت. از گزارشهای پراکنده منابع رجالی و تاریخی میتوان حضور دو گونه گرایش یا سلیقه فکری را در میان ياران امامان علیهم السلام ردیابی کرد:
الف_ راويانی که بیشتر با احاديث فقهی و حلال و حرام یا احادیث حوزه کلام_ البته با صبغهای که در آثار دانشمندانی همچون هشام و یونس دیده میشود _ سرو کار داشتند.
ب_ راويانی که بیشتر در کار گستراندن احاديث معرفتی و مناقب و فضائل اهل بیت علیهم السلام فعال بودند. و یا در حوزه فقه نقش چندانی نداشتهاند و یا اگر هم در حوزه