127
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

محمد بن سنان نه تنها از غاليان _ که اباحی گری در عمل و بی‌بند و باری نسبت به دستورات دینی خصوصیت برجسته آنان به شمار می‌آمد _ نبود بلکه اوآداب وضو و عبادت را _ برای نخستين بار _ از محمّد آموخته است. به گفته ابن هلال۱ ، محمد بن سنان مردی عابد و پارسا بود.۲

به هر روی اندکی نگذشت که قمّيان درفش ستيز با غاليان را بیش از پيش برافراشتند. بزرگ قمّيان احمد بن محمد بن عيسی اشعری، سهل بن زياد را از آن رو که غاليش می‌پنداشت به ری تبعيد کرد.۳ سرنوشت حسين بن عبیدالله القمی نيز بهتر از سهل نبود.۴ در همين روزگاران وی احمد بن محمد بن خالد را به بهانه نقل فراوان از ضعيفان از قم بیرون کرد ولی پس از اندکی پشيمان شد و او را به شهر بازگرداند و از وی پوزش خواست۵ و پس از مرگش در تشييع پيکر او سر برهنه حاضر شد تا بار ديگر از کردار خود پوزش خواسته باشد.۶ اندکی پس از احمد بن عيسی،

1.. فلاح السائل، ص۱۳: «حدثنا الحسين بن احمد المالکی قال قلت لأحمد بن هليل الکرخی اخبرنی عما يقال فی محمد بن سنان من امر الغلوّ فقال معاذ الله هو والله علّمنی الطهور و حبس العيال وکان متقشّفاً متعبداً». ظاهراً در نسخه‌ای که سیّد این روایت را از آن گزارش کرده است در چندین جا «هلال» به «هليل» تصیف شده است. (نک: فلاح السائل، ص۱۳، ۱۵۲، ۲۲۱، ۲۲۷، ۲۳۳، ۳۳۳) یا آن‌که بگوییم «هلیل» گونه ای از شيوۀ نگارش یا گویش واژۀ هلال است.

2.. برای نمونه‌ای دیگر از اختلاف این دو گرایش می‌توان به ماجرای عبدالله بن قاسم حضرمی معروف به بطل اشاره کرد. وی در آغاز از یاران معاویۀ بن عمار دهنی (م ۱۷۵ ق) _ از فقیهان مشهور در میان اصحاب امام صادق و امام کاظم (چنان‌که از نمایۀ نگاشته‌های وی بر می‌آید. در این باره نک: میراث مکتوب شیعه، ص۳۹۵ _ ۴۰۱) _ بود ولی پس از چندی به علت گرایش به افکار غلو آمیز از وی جدا شد (رجال النجاشی، ص۲۲۶) گفتنی است نجاشی دو مدخل با عناوین «عبد الله بن القاسم الحارثی» و «عبد الله بن القاسم الحضرمی المعروف بالبطل‏»آورده است (رجال النجاشی، همانجا) ولی این دو عنوان متعلق به یک نفر هستند و آن هم راوی مورد بحث ماست (نک: میراث مکتوب شیعه، ص۲۰۷). چنان‌که پیداست در اینجا نیز داشتن عقایدی که در آن روزگار غلوآمیز به شمار می‌آمده با حضور در کنار یک فقیه قابل جمع نبوده است و همین امر هم جدایی عبدالله از معاویه را سبب گشت.

3.. رجال النجاشی، ص۱۸۵.

4.. رجال النجاشی، ص۵۱۲.

5.. رجال ابن الغضائری، ص۳۹.

6.. خلاصة الأقوال، ص۶۳.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
126

فقه یا کلام فعال بودند ولی بیشتر شهرت آنان به نقل روایات فضائل و مناقب بود یا دست کم برداشت محافل علمی آن زمان از شخصیت آنها این گونه بود.۱

محمد بن سنان یکی ديگر از موارد اختلاف این دو گرایش بوده است وی چنانکه خود می‌گفت «معضلات» را روايت می‌کرد.۲ نقل چنين روايت‌ها در آن روزگار دلیل کافی بود برای آنکه بی‌درنگ راوی آن را غالی خوانند و و احادیث وی را مورد خدشه جدّی قرار دهند. برای نمونه فضل بن شاذان۳ وی را در شمار «کذّابین مشهورين» نام می‌بُرد.۴ احمد بن محمد بن عیسی اشعری _ دیگر چهره سرشناس فقهی کلامی _ نیز از راویانی است که اتهام غلو محمد بن سنان را روایت کرده‌اند.۵ اما در همان روزگار برخی بزرگان شيعه که جنبه حديثی شخصیت آنها پر رنگ‌تر از صبغه کلاميشان بود او را راستگو می‌دانستند. احمد بن هلال عبرتايی۶ (م267ق) سوگند می‌خورد که

1.. به اعتقاد برخی محققین عبارت نجاشی دربارۀ جابر بن یزید که: «قلّما يورد عنه شي‏ء فی الحلال و الحرام» (رجال النجاشی، ص۱۲۸) نشان‌دهندۀ همین عدم حضور فعال راوی در حوزۀ فقه است که آن را به عنوان خدشه‌ای بر شخصیت حدیثی راوی و نشانه‌ای بر نزدیکی وی به جریان متهم به غلو مطرح می‌کردند.

2.. رجال الکشّی، ص۵۰۸. این واژه در آن روزگار _ حتی در محافل علمی سنّی _ علاوه بر کاربرد لغوی دقیقاً دربارۀ روایاتی که جو عمومی جامعه آن را بر نمی‌تافته و غلو آمیز می‌دانسته است نیز به کار می‌رفته است. برای نمونه‌هایی از کاربرد این واژه در این معنا نک: کتاب المجروحین، ج۲ ص۲۲۱: دربارۀ روایات کمیل بن زیاد در باب معجزات امیر المؤمنین علیه السلام، دلائل الإمامة، طبری ص۲۱۰: معجزات امام زین العابدین علیه السلام، الخرائج راوندی، ج۲، ص۷۴۳: خبرهای غیبی و اموری از این دست؛ نیز: بصائر الدرجات، ص۲۵۴و ۲۵۵. در آنجا دارد که: آنگاه که رخدادی پيش می‌آمد که حکم آن در قرآن وسنت نبود، خدا بر قلب امام الهام‌هايی فرو می‌فرستد که بدان حکم آن رخداد را باز می‌شناسد و اين از معضلات است.

3.. وی را می‌توان از چهره‌های فقهی کلامی دانست. برای برخی دیدگاه‌های کلامی وی در حوزۀ مقامات معصومان علیهم السلام نک: رجال الکشّی، ص۵۴۰ _ ۵۴۱ و ۵۴۳.

4.. رجال الکشّی، ص۵۰۷ و نيز ص۵۴۶.

5.. همان، ص۵۰۷

6.. احمد بن هلال از وکيلان امام عسکری علیه السلام و از بزرگان شيعه و راويان برجستۀ حديث در عراق به شمار می‌آمد وی ۵۴ بار به حج رفته بود؛ در واپسين سال‌های عمر خود به ناحق به اموال امام علیه السلام که از وجوهات شيعيان فراهم آمده بود دست درازی کرد و از اين رو توقيع شريف امام عسکری در نفرين او صادر شد. (رجال الکشّی، ص۵۳۶ و رجال النجاشی، ص۸۳.) با این حال دلیلی نداریم که وی را در نقل مشاهدات خود از محمد بن سنان متهم بدانیم. دربارۀ وی نک: مکتب در فرایند تکامل، ص۱۳۸، پاورقی.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77274
صفحه از 315
پرینت  ارسال به