133
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

درونمايه روايتی که نصر بن صباح گزارش کرده است غلو آميز بوده است تلاش داشته است با چنين تضعيف‌هایی از ارزش و اعتبار آن بکاهد اما آنجا که نصر ديدگاه خود يا استادان خود را درباره اعتقاد، مذهب، فرقه يا زندگی روايان به دست می‌دهد دليلی نمی‌ديده است که سخن وی را به کنار نهد چه از نگاه وی اعتقاد غالیانه نصر به راستی و درستی آن گزارش‌ها آسیب نمی‌زده است. گواه اين پاسخ آن است که کشّی جز در نمونه بالا در دو جای ديگر نصر بن صباح را تضعيف کرده است. در هر سه جا درونمايه روايت غلو آميز يا تأييدگر راويان غالی بوده است. در نمونه نخست که پيش از اين آمد۱ روايت در هواداری و تأييد مفضل بن عمر جعفی است که از نگاه کشّی غالی و از پيروان ابو الخطاب بوده است.۲ در اينجا کشّی همه راويان آن روایت را با عبارت‌هایی چون «غالٍ، رکنٌ من أرکانهم» و «هوأیضاً منهم» تضعيف می‌کند.

در نمونه ديگر نصر بن صباح روايتی را گزارش کرده است که از آن پندار غاليان درباره الوهیت امامان علیهم السلام به ذهن می‌آيد. از اين رو کشّی درباره آن می‌نويسد: «هذا حدیثٌ موضوعٌ لا شَک فی کذبه و رواتُه کلّهم متهمون بالغلوّ و التفویض».۳و۴ جز آنچه گذشت کشّی در بسيار جا سخنان نصر بن صباح را بازگو کرده و آنها را معياری برای سنجش و ارزيابی راويان و احاديث آنها به شمار آورده است. به ديگر سخن گرايش‌های غلو آميز نصر، کشّی را از نقل از وی در مواردی که مورد اتهام نبوده باز نداشته است.

3. از ديگر استادان کشّی چنانکه پيش از اين گذشت محمد بن مسعود عيّاشی است. گفتيم که بیشينه روايت‌ها و ديدگاه‌های رجالی وی برگرفته از سخنان علی بن

1.. همان.

2.. همان، ص۳۲۳.

3.. همان، ص۱۹۷. اين جمله در برخی از نسخه‌های رجال الکشّی، به چشم نمی خورد.

4.. نمونۀ ديگری از تضعيف نصربن صباح از سوی کشّی در صفحه ۱۸ است. در آنجا سلمان مردم روزگار خود را سرزنش می‌کند که چرا از قرآن رو برتافته و به احاديث گرويده‌اند گو اينکه در آنجا دقيقاً آشکار نيست که چرا کشّی دو تن از راويان _ نصربن صباح و يک تن ديگر _ را تضعيف کرده و متهم به غلو دانسته است زيرا ظاهراً درونمايۀ روايت غلو آمیز نيست.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
132

وی بسياری از روايات رجالی خود را از استادان خود که بیشتر آنها کوفی‌اند دريافت داشته است. نمونه را، روايت‌های وی از ايوب بن نوح راوی بلند آوازه کوفی سده سوم بیش از 30 روايت است.

ج_ نصر بن الصباح: کشّی از وی نيز فراوان روايت می‌کند. درباره وی نجاشی گفته است: «غال المذهب». درباره او پس از اين بیشتر سخن خواهیم گفت.

د_ ديدگاه‌های فضل بن شاذان: کشّی ديدگاه‌های وی را بیشتر از دو راه در کتاب خود گزارش می‌کند. نخست از طريق علی بن محمد قتيبی که از شاگردان فضل بوده است۱ و دو ديگر از راه نامه‌نگاری‌های عياشی با فضل بن شاذان که در آنها فضل اطلاعات ارزشمندی را درباره راويان به دست داده است.۲

اکنون بنگريم که کشّی در کتاب خود با روايت‌هایی که در روزگاران پسين ضعيف خوانده می‌شدند چگونه برخورد کرده است؟

نخستين نکته‌ای که درچگونگی گزارش‌های کشّی به چشم می‌خورد آن است که وی از کسانی که در آن روزگار به غلو _ که یکی از برجسته‌ترين سبب‌های جرح به شمار می‌آمد _ متهم بودند کم و بیش نقل کرده است.

پيش از اين گفتيم که نصر بن صباح یکی از سرچشمه‌های مهم سخنان کشّی است و گفتيم که نجاشی وی را از غاليان می‌دانسته است.

شيخ نيز در رجال خود درباره وی می‌نويسد: «لَقِی جلَّة من کان فی عصره من المشایخ و العلماء و روی عنهم إلّا أنّه قیل إنّه کان من الطیارة غالٍ».۳ کشّی خود در یک روايت پس از عبارت «حَدَّثنی أبوالقاسم نصربن الصباح» بی‌درنگ می‌نگارد: «وکان غالیاً»؛۴ اکنون پرسش آن است که اگر نصر بن صباح غالی بوده است کشّی چگونه از وی روايت نقل کرده است؟ به نظر می‌رسد پاسخ درست آن است که بگوئيم کشّی آنجا که

1.. رجال الکشّی، ص۶۷، ۹۷، ۲۱۳، ۳۰۹ و... .

2.. همان، ص۱۵۸، ۲۱۳، ۳۷۱، ۳۸۰ و... .

3.. رجال الطوسی، ص۴۴۹.

4.. رجال الکشّی، ص۳۲۲.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 77294
صفحه از 315
پرینت  ارسال به